یادداشت محمدمهدی فلاح
روایت رضا منصوری از چهار سال تجربۀ معاونت پژوهشی در دورۀ دوم دولت خاتمی از این حیث که مختصات حضور در نهادی دولتی را ترسیم میکند بسیار جذاب است و نثر شیوایی دارد. مواجهه با آدمهای جدیدی که هر کدام ساز خود را میزنند تجربۀ هرروزی همۀ ما با حضور در نهادهای دولتی است. موضع حقبهجانب و اقتدارگرایانۀ منصوری نیز خصلت رشتۀ نظری و مهندسی است که عزم تحول دارند و چنان موضوعات را ساده میسازند که گویی جز آنچه در ذهن آنان است راهحل دیگری در میان نیست. کتاب از یک طرف ادعای توجه به کار کارشناسی دارد و از طرف دیگر تاریخ مجموعهای از انحلالها و تأسیسهایی است که دستکم در کتاب هیچ دلیل قانعکنندهای جز نظر شخصی برای آنان وجود ندارد. کارشناسان ابتر و سطحی و مدیران تحولطلب و مغرور وضعیت کنونی کشور را بهثمر نشانده است. ولی در مجموع چه خوب که چنین روایتهایی ثبت شوند؛ که اگر نبودند همین اندک ورود و نقد به ذهن و ضمیر مدیران نیز میسر نمیشد و هالهای ابهام (و بعضاً تقدس) حول آنان مستمر میماند.
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.