یادداشت محمدرضا ایمانی
« رمانِ عاشقانه استعماری » تنها توصیفیه که درباره این شبه داستان به ذهنم میرسه. یه داستان عاشقانه آبکی که اغراض استعمارگرانه رو زیر لعاب نازکی از عشق پوشونده. رویکرد نویسنده اینه که ببین شما مشرق زمینیا هم خودتون خوشگلید و هم سرزمینتون و هم چیزای خوشگل دارید. ولی متحجرید و آخر سر باید یه غربی ( داربل ) به آگاهی برسونتون و فراریتون بده. ولی از اونجایی که نمک نشناسید همون غربی رو هم میکشید. کاملا مشخصه که کتاب با توجه به تاریخ انتشارش جزوه کتابای پروژه فرانکلین بوده. منتهی در عجبم که چرا هنوز چاپ، خونده و ازش لذت برده میشه!
20
(0/1000)
دانشآموز
1402/12/23
0