یادداشت محمدقائم خانی

                اطلاعات ذی قیمتی دارد و روایت روانی ارائه کرده است. 
منتها مثل همیشه، نگاه غربی اش به چهارچوب های اسلامی باعث شده نتواند اهیمت برخی امور را درک کند و چیزهایی را که برجسته هستند کمرنگ تر ببیند. روایتش از جنگ سوریه، در چند مورد اساسی اشکال دارد.
        
(0/1000)

نظرات

کاش این یادداشت ادامه هم داشت...
نقش آفرینی داعش در سوریه این قدر جدی نیست. ریشه های بسیاری از اتفاقات، به گذشته خود سوریه بر می گردد و نه اختلاف بین ابوبکر بغدادی با القاعده. البته که در نیمی از بحران سوریه، داعش به بازیگر بزرگتر تبدیل شد اما هیچ گاه نتوانست به یکی از شهرهای اصلی ناحیه مرکزی سوریه برسد و درن هایت با داشتن شهرهای شرقی تا رقه، سعی در گسترش سرزمین خود داشت. اما جبهه النصره چند سال، مهمترین مخالف داخلی سوریه بود که ارتش را به دردسر انداخته بود. قبلش هم گروه های زیای بودند که اغتشاشات را شروع کردند.
در مجموع بیش از اندازه به شکاف شیعه-سنی در تحلیل ها اهمیت می دهد. این شکاف حتی در کشوری مثل عراق، این نقشی را که نویسنده ترسیم کرده بازی نمی کند چه برسد به سوریه. 
یکی دیگر از پایه های اصلی تحلیلش هم مخالفت همیشگی آمریکا ومبارزه غربی ها باهمه گروه های تروریستی است که امروزه واقعا خنده دار به نظر می رسد. نه این که آمریکا با نیروهای جهادی در هیچ جا نجنگیده باشد، اما این که مخالف اصلی همه جهادی ها از ابتدا تا حالا آمریکا باشد، واقعا شوخی است.