یادداشت مریم محسنیزاده
1403/9/1
3.7
9
"نفرین زمین"، حکایتِ معلمی است که به روستایی میرود و اتفاقاتی که رخ میدهد را در قالب یادداشت بازگو میکند. گاهی هم حالواحوالِ خودش را به صورت خردهروایتهایی که گفتنش چندان ضرورتی ندارد، میآورد. در این کتاب، موضوعاتی از قبیل تفاوت جامعهٔ شهری و روستایی، نگرش و طرزِ برخورد مردم با زمین، خرافات و شیوهٔ زندگی روستاییان، شأنِ پایین زن در روستا و استفادهٔ جنسی از او، درگیریِ روستاییان با نظام فئودالی بر سرِ زمین و مسائلی از این دست پرداخته میشود. میتوان گفت کتاب برآمده از تجربههایِ نویسنده است و در بخشهای زیادی، افکار و عقاید نویسنده و اهالیِ روستا در قالب دیالوگها و سخنرانی بیان میشوند. بیشتر متن، به شیوهٔ گزارشی جلو میرود و بهندرت شکل توصیف به خود میگیرد. زبان هم مثلِ همهٔ متنهایِ جلال، سرشار از جملههای کوتاه، بریدهبریده، کلمات عامیانه و روان است. شخصیتهای متعددی در کتاب وجود دارند که مهمترینشان معلم، مباشر، مدیر و درویش هستند. شخصیتهای فرعی که غالباً اسمشان به "الله" ختم میشود هم، با تکهکلامهایی از قبیل "قربان"، "میدانی که"، "میبینی که" و "پدرآمرزیده" بازشناسانده میشوند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.