یادداشت مهدی لطف‌آبادی

                جدای از زیبایی نمایشنامه و داستان، دو نکته‌ی برجسته نظر من رو به خودش جلب کرد: 

اول نوع پرده‌بندی در این نمایشنامه که انگار در پرده پیشین داستان تمام می‌شد و داستان دیگه‌ای آغاز می‌شد... مثلاً در پرده‌ی دوم آنتونی و قیصر درگیر توطئه‌ی پومپی هستند، اما در پایان پرده‌ی دوم این قسمت از قصه به پایان می‌رسه و داستان بخش دیگری آغاز می‌شه. 

دوم نوع شخصیت‌پردازی شخصیت‌ها... تا آخر نمایشنامه با اینکه با شخصیت‌های اصلی هم‌دردی می‌کنید، اما نمی‌تونید با طیب خاطر حق رو بهشون بدید یا بگید که دنبال باطل رفتند... شخصیت‌ها تا حدود زیادی (اونقدر که در قرن 17 اجازه می‌داده و مخاطب رو می‌تونسته درگیر کنه) خاکستری‌اند... این نکته وقتی جالب‌تر می‌شه که این نمایشنامه از روی زندگی شخصیت‌هایی نوشته شده که واقعاً وجود داشتند و خاکستری بودنشون به نمایش بعد انسانی‌شون بسیار کمک کرده.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.