یادداشت مجید اسطیری
1402/12/17
پنج شش سال پیش خواندم و فوق العاده برایم شیرین بود. مخصوصا مفهوم «ادبیات مردمی» به عنوان گزینه سومی بین ادبیات نخبه گرا و ادبیات عامه پسند به خوبی در گفته های دولت آبادی صورت بندی و تعریف میشود. البته بدون خواندن آثار دولت آبادی و مخصوصا رمان بزرگ و مهمش "کلیدر" این مفهوم را به معنای واقعی کلمه نخواهید فهمید. همین قدر بگویم که دوران کودکی، نوجوانی و جوانی ام انباشته است از کار و تجربه و غربت و اندوه و گران سنگی زندگانی در سفرهایی همه جا به دنبال کار و کار و در آرزوی رهانیده شدن از ذلت و تحقیر و رنج هایی که بیش از ظرفیت کودکی و نوجوانی و جوانی بودند. همین است اگر این گذشته رنجبارم برایم بسیار عزیز است و نمی خواهم در بیان شفاهی، آن را مثله و ضایع کنم ... بعد از دوره ابتدایی، ادامه کار بود به نحو شاخص تر تا سال های بعد از ۱۳۴۳ - ۱۳۴۴ که دو - سه سالی متفرقه درس خواندم و این در حالی بود که یکی - دو کتاب هم چاپ کرده بودم و دیگر برای همیشه کسب علم و دانش را گذاشتم کنار ... و تصمیم گرفتم که اصلا درس نخوانم. چون واقعا وقت زیادی از من _ که باید کتاب می خواندم؛ مینوشتم؛ تئاتر می رفتم و کار هم می کردم _ میگرفت... محمود دولتآبادی امروز هشتاد ساله شد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.