یادداشت فاطمه سادات رضادوست

        ارباب حلقه ها، دنیایی متفاوت و تخیلی...
نباید با انتظار برآورده شدن همه ی علاقه ها سراغ کتاب بروی. ارباب حلقه ها کتاب متفاوتی ست. باید یادت باشد همه ی نکات کتاب و همه جمله هایش مهم است و باید با دقت بخوانی، توجه ات فقط به تیکه های که دوست داری نباشد، وگرنه هم در این جلد و هم احتمالا در جلد های بعدی چیز هایی را متوجه نمی شوی.(اگر ذهنیتی از داستان و شخصیت ها نداشته باشی(میتونید آخر نقد منو بخونید اگه میخواید شروع کنید کتابو))
این یه نکنه ی منفی نیست، یه سبکه. برای این که بعداً با کشف چیز هایی، بیشتر لذت ببری؛ اما احتمالا می شود آن را به عنوان یک پیشنهاد قبول کرد.
من به این کتاب نمی گویم سنگین(از لحاظ وزنش چرا!) اما ترجمه ی ادبی قوی ای داشت.
حس و حالم موقع خواندن کتاب مثل وقت هایی بود که تازه وارد یک جمعی می شوی و به صحبت هایشان گوش می دهی، میدانی موضوع جذاب است و سعی می کنی بفهمی ولی نمی توانی درست از آن سر در بیاوری!
احتمالا به دو دلیل
بیشتر کتاب فکرم سمت افکار و زندگی خودم می رفت./۵۰ صفحه را ۴ خط یکی خواندم و ظاهرا چیز هایی را جا انداختم که باید می فهمیدمشان.
و یک چیز دیگر
نقش جادو در کتاب کافی بود؟
شاید نه. جایی که دغدغه هابیت ها نداشتن چراغ بود قطعا گندالف(گندالف تو فیلمش همون دامبلدور خودمونه، دوست داشتم بگم🙃) می توانست با چوبدستی اش نوری بی افشاند!
جایی که هابیت ها باید اورک ها را می کشتند چرا گندالف وقتی دیگران تیغه و شمشیر استفاده می کردند او کاری با جادو نکرد؟ 
نمی دانم. شاید هم من انتظار داشتم هری پاتر بخوانم.
و چند موضوع دیگر که فعلا نمی توانم جایی در نقدم برایشان اختصاص دهم.
از مجموعه ای که هر جلدش تقریبا ۷۰۰ صفحه ست نباید انتظار داشت ارزش خواندنش در جلد اول مشخص بشود و باید دید داستان چه طور تمام خواهد شد.
اما لذت بردم؟
بله. حتی بعضی صحنه ها غیر منتظره و جذاب بود. (بعضی جاها هم شبیه هری پاتر بود)
احتمالا از ۲ جلد بعدی بیشتر لذت می برم.
❌اسپویل❌( اگه واقعا لو رفتن حساب بشه)
حالا داستان چی بود:
یه روز جایی در اعماق کوه ها چندین حلقه ساخته میشه. قدرت مند ترین حلقه( این حلقه یکی از نقشاش مثل نقش شنل یادگاران مرگ هری پاتره، وقتی توی انگشتت فرو میکنی تورو نامرئی میکنه که دشمن هات تو رو نبینن. میتونی باهاش زنده بمونی.) دست یه مردیه که کسی به اسم سائورون(که مثل ولدمورته) اون مرد رو نابود میکنه و حلقه رو برای خودش برمیداره. یه اتفاقاتی میوفته که حلقه میوفته دست بیل بو. سائورون بدون حلقه فقط یه چشمه، نه جسم داره و نه روح خیلی کاملی. بیل بو یه پسری داره به اسم فرودو. حلقه به دست گندالف(که مثل دامبلدوره) به فرودو میرسه. هدف داستان نابودی حلقه ست. حلقه نباید به دست سائورون برسه. فقط همون جایی میشه نابودش کرد که ساخته شده.
یاران حلقه گروهی ان که برای نابودی حلقه تلاش می کنن که البته....(نمیگم لو میره)
هرچقدر بیشتر ارباب حلقه ها رو میخونم، بیشتر حرصم میگیره که هری پاتر همه ش ایده ست.
پ. ن.: خیلی داستانش جذابه نه؟
      
636

52

(0/1000)

نظرات

در رابطه با جادو به نظرم، این ضعف حتی در هری پاتر هم بود، خیلی جاها من به این فکر کردم که خب چرا جادو نمیکنید؟! اما طبیعت جادو در این دو خیلی متفاوته و ارباب حلقه ها صرفا جادو نیست، یعنی حادو فقط بخش کوچکی از این دنیاست و اتفاقا این بی جادو‌ ها هستند که دنیا رو جلو‌میبرند.
اخرش را نفهمیدم  که هری پاتر همه‌اش ایده است یعنی چی؟؟
بعد جهت مقایسه‌تون برعکس بوده ها اول ارباب حلقه ها بوده بعد هری پاتر.😅

1

بله بله اول ارباب حلقه ها بوده
بنده معیار رو هری پاتر گرفتم چون هری پاتر شناخت بیشتری داره به نسبت ارباب حلقه ها(به نظرم)
و این که گفتید کسانی که جادو ندارن دنیا رو جلو میبرن باید بگم که به محض اینکه کتاب تموم شد فیلمش رو دیدم و حالا با این موافقم. همینه که کتابو متفاوت میکنه. قبلش خیلی ذهنیتی از شخصیت ها و داستان نداشتم و احساس می کردم جادو اینجا بهترینه.
1

1

بله.بله.متوجه شدم.🌹 

1

هری پاتر همش ایده است یعنی چی؟
1

0

منظورم این بود که خیلی شبیه داستان های تخیلی جادوگری که من خوندم یا درباره شون شنیدمه، انگار از ایده هایی که تو کتاب های جادوگری زیاد پیدا میشه هم استفاده شده، منتها یه ایده هایی که خود جی کی رولینگ داده جذاب ترش کرده که باعث میشه ما اونو به کتاب های تخیلی دیگه ترجیح بدیم. وقتی کتاب هایی میخونم که شبیه هری پاترن و قبل از هری پاتر نوشته شدن حرصم میگیره.
نمیدونم منظورمو رسوندم یا نه😅 

0