یادداشت sara
1403/8/29
3.7
72
کافکا در داستان مسخ که بسیار دوستش داشتم به ذات زندگی های همین دوران، زندگی های ماشینی، خسته کننده و فرسایشی پرداخته که همه ی مارو به سرنوشت گرگور سامسا دچار میکنه. در جامعه ای زندگی میکنیم که اگر مطابق استاندارد ها و انتظارات ظاهر نشیم، با بیماری های روانی دست و پنجه نرم کنیم و دیگه برای جامعه خانواده دوستان و غیره مفید نباشیم طرد میشیم در تنهایی میمیریم بدون اینکه کسی متوجه درد ما و مسیر زندگی ما باشه. گرگور سامسا از سمت خانواده طرد شد چون نتونست دیگه کار کنه و پول در بیاره. دردناکه که به خاطر شرایطی که داری دیگران ولت کنن تا تو تنهایی بمیری و بعد یک نفس راحت بکشن.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.