یادداشت راضیه بابایی

                از اوایل هفته کتاب آقای عزتی پاک تشریف آوردند در لیست خواندنی ها.از خیلی قبل تر آمده بود، اما طلسم افتاده بود به کتاب و از ده صفحه جلوتر نمی رفتم.
 بالاخره نوبت به تشریف رسید. کتابی است که داستانش در گرماگرم انقلاب می گذرد و در مورد چند جوان است که هیچ کدام  به معنایِ کلیشه ایِ ذهن ما انقلابی نیستند، ولی اتفاقات و تحولات این سه نفر با جریانات انقلاب گره می خورد. 
تشریف یک داستان اقلیمی تمام عیار است.کاملا ملموس است که نویسنده برای خلق مکان داستانی  در شهر همدان و حومه  سال ۵۷ تلاش کرده است.انصافا در این کار موفق بوده است.
روستاها و راه ها و خیابان‌ها و میدان ها و...المان هایی هستند که به کمک آنها شهر را می شناسیم.
تصاویر داستانی   شخصیت‌ها،  به درستی اجرا شده است.شروع داستان جذاب است .
  برویم سراغ محتوا و زبان داستان.
 مضمون داستان  پیچیده است.تغییر منظر نگاه  آدم ها به وقایع درونی و بیرونی،  به صورت باور پذیر ارائه کردن،کار سختی است.
زبان داستان خاص است . یک سری جملات و واژه ها مربوط به فرهنگ همدان می باشد و بعضی واژه ها  به نظر سنگین و  کمتر شنیده شده است.
ولی با این حال، روان و خوش خوان  است. از اشعار باباطاهر و بقیه شعرا و بخش های از کتاب مقدس  با عنوان بینامتنیت استفاده  شده است.
دوست داشتم پایان بندی واضح تری داشت  و ریتم کتاب تندتر بود.اما به دلیل اجرای درست صحنه و روایت و دیالوگ از نمونه های خوب  داستانی است و خوشحال بودم که یک رمان آبکی نمی خوانم.
کتاب مناسب بزرگسالان است.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.