یادداشت راضیه بابایی

                در مورد پیامبر بی معجزه اولین جمله ای که به ذهنم می رسد سوژه بکر وجذاب آن است.خیلی خوب است  که نویسنده  ایده را شهید نکرده است.
وقتی کسی که توانایی،دانش و مهارت ورود به وادی تحولات سنگین درونی شخصیت را ندارد،نباید اصرا ر  کند رمان های ارزشی  بنویسد.
زود از اشتباه در بیاورمتان! منظورم آقای رکنی نیست چون ایشان دقیقا با مهارت و حرفه‌ای گری دست به سوژه خاص و سختی برده‌اند که جمع کردنش بسیار دشوار بود.آ ن چند جمله‌ی بالا را خطاب به کسانی گفتم که نه دین می شناسند و نه ادبیات و به شدت احساس وظیفه هم می کنند رمان ارزشی تولید کنند. 

پیامبر بی معجزه آنقدر کشش دارد که نمی شود رهایش کرد.نمی شود ادامه نداد.اصلا نمی شود درون گویی های شخصیت اصلی را فراموش کرد.یعنی  باید یک دفتر از بریده های ناب کتاب تهیه کرد.
تحول و تغییر ارتباط بنده با خداوند در کنار خطوط دیگر داستانی یک رمان استخوان ساز ساخته است. ما در کتاب با کنشی معجزه وار روبرو هستیم که با پرداخت  صحیح داستانی باور پذیر  شده است.
در چند صحنه،حدسِ ادامه داستان واقعا مشکل بود و این ویژگی را بسیار پسندیدم.
به طور کلی رمان  کم ایراد و حرفه ای است .
دقیقا این نقطه قوت در تصویر سازی در چند بخش از داستان حالم را به هم زد! چون نویسنده اینقدر خوب صحنه های مهوع و کثیف را تعریف کرد که انگار من آنجا بودم.امتیاز را به آن خاطر کم دادم.

کتاب مناسب بزرگسال 
ولی برای ۱۵_۱۸سال هم  قابل قبول است.(کمی خشن است.نوجوان نباید حساس باشد)
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.