یادداشت ملیکا خوشنژاد
1403/11/8
از لحاظ فرمی این یکی از جالبترین نمایشنامههای برشت و بهطور کلی یکی از جالبترین نمایشنامههایی که تا به حال خواندهام بود. در واقع ۲۴ نمایش تکپردهای است که هرکدام برشی از زندگی افراد بسیار مختلفی را به تصویر میکشد که وجه اشتراکشان بودن در زمان و مکان واحدی است. واقعیتش آنقدر از نازیسم و فاشیسم و به قول برشت ترس و نکبتهای آن دوران خوانده و شنیدهایم که کمی دیگر دلم به هم میخورد از آثار این چنینی، اما جادوی برشت در این است که حتی داستانهای تکراری را چنان انسانی بازگو میکند که خواه ناخواه جهانشمول میشوند و در هر زمان و مکانی میتوانی بالاخره نقطهی اتصالی با آنها پیدا کنی. و راستش بیشتر روایتهایی که از جنگ جهانی دوم خوانده و شنیده و دیدهایم، کمابیش شبیه به هماند، اما جالبی این نمایشنامه این بود که به برخی جنبهها، به برخی سرگذشتها اشاره کرده بود که پیش از این به آنها فکر نکرده بودم و در میان این ۲۴ نمایشنامهی تکپردهای چندتا در ذهنم بسیار پررنگ ماندند: صلیب گچی، قضاوت، زن یهودی، جاسوس، کمک زمستانی و دو نانوا.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.