یادداشت زهرا عباد

                #یادداشت_کتاب 
#مادران_میدان_جمهوری
کتاب مادران میدان جمهوری ایده جالبی را بیان می‌کند. تلاش تعدادی مادر سبزواری برای تبلیغات انتخاباتی؛ اما نه برای یک کاندیدای خاص، بلکه برای ترغیب افراد به نفس شرکت در انتخابات.

کتاب مجموعه‌ی متون ثبت شده‌ی خاطرات این مادران است که به شکل روایت‌های متعدد در کانال فعالیت‌هایشان قرار داده‌اند. روایت‌ها ترتیب زمانی دارد، از حدود یک ماه قبل از انتخابات آغاز می‌شود و هرچه به انتهای کتاب می‌رویم، به روز انتخابات نزدیک‌تر می‌شویم.

جنس روایت‌ها کمی با هم متفاوت است. برخی از آنها که بیشتر در نیمه ابتدایی کتاب قرار گرفته، تلاش مادرانی است که در میدان حضور دارند و بیشتر در کوچه‌پس‌کوچه‌ها افرادی را برای صحبت پیدا می‌کنند. این قسمت از کتاب کمی اطناب دارد و بسیاری از روایت‌ها شبیه به همند. کوتاهی روایت‌ها و سریع قانع شدن مخاطب‌ها، نشان می‌دهد که راویان متن را خیلی خلاصه‌شده بیان کرده‌اند و این شباهت‌ها و نپرداختن به جزئیات بیشتر که وضعیت را برای خواننده به اوضاع اطرافش شبیه‌تر می‌کند، باعث شده کتاب در نیمه ابتدایی یکنواخت و خسته‌کننده شود.

اما در نیمه دوم کتاب جنس روایت‌ها کمی تغییر کرده و موضوعات و نوع راویان به افراد معمول جامعه، نزدیکتر شده است. بیشتر ملاقات‌ها در پارک‌ها یا خانه‌ها یا میان همسایه‌هاست و تبلیغ توسط بروشورها انجام می‌شود تا زبانی. جنس راویان به افراد عادی اطراف مخاطب کتاب نزدیک‌تر شده و دیگر از زنان نشسته جلوی در خانه‌ها (که فقط در برخی شهرهای کوچک پیدا می‌شوند) خبری نیست. 

در مجموع کتاب روان است و ایده بکری را بیان می‌کند اما پرداختن بیشتر به روایت‌ها و بیان جزئیات زیادتر، می‌توانست هر روایت را منحصر به فرد کند به شکلی که با حذف آن از کتاب، نقصی در کتاب احساس شود. 

مقدمه کتاب که از فعالیت‌های خاص گروه مادرانه پرده برمی‌دارد، از همه بخش‌ها جذابتر است و خواننده را ترغیب می‌کند بیشتر با این مجموعه آشنا شود. حتی می‌توان گفت جا دارد کتابی مختص پرداختن به فعالیت‌های مختلف گروه‌های مادرانه نوشته شود و همه مادران ایرانی را با این مجموعه آشنا کند.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.