یادداشت عطیه عیار

                هوووووف!
بالاخره تموم شد. 💥💥💥

۹۰۰ صفحه کتابی که فقط داستان نبود بلکه داستانش محملی بود برای طرح سال‌های پایانی قرون وسطی، دوره‌ای از کشمکش‌های فرقه‌های مسیحیت،  فلسفه، مذهب و عشق‌های پنهانی.

داستان کتاب شرح کشف ماجرای چند قتله. راوی مردی است به نام آدسو که خاطرات دوران جوانیش رو تعریف می‌کنه. آدسوی جوان همراه با عاقله مردی به اسم ویلیام باسکرویلی به صومعه‌ای ثروتمند و باشکوه میرن تا در جلسه‌ای مهم با نمایندگان پاپ یوآنس از یک طرف و امپراتور لویی در طرف دیگه جلسه‌ای مهم بذارن. اما به محض ورود با ماجرای مشکوک مرگ یکی از راهب‌ها مواجه میشن. دیرسالار از ویلیام می‌خواد با توجه به سابقه مفتشی که داشته این ماجرا رو روشن کنه. و از اینجا پروسه قتلی به سبک داستان‌های شرلوک هولمز شروع میشه.

اما بخش عمده کتاب بحث‌های فلسفی و عقیدتی مسیحیت رو در نیمه اول قرن چهارده میلادی مطرح می‌کنه. اگر اطلاعاتی درباره کلیت این فرقه‌ها و فلسفه‌شون نداشته باشیم، متنی کشدار و حوصله سربره.
اعتراف می‌کنم بخش عمده این گفتگوها رو رد می‌کردم تا به داستان اصلی برسم.
کتاب و اونچه با کتاب حفظ و منتقل میشه هسته اصلی این داستان رو تشکیل میده. به حدی این مفهوم مقدسه که به خاطرش یک کتابخانه عجیب ساخته شده و کتابدارها حافظ مگوترین اسرار اون هستن.

جالبه که این کتاب اولین رمان اکو بوده، البته تو دهه پنجاه زندگیش اما کاملا مشخصه پشتش سال‌ها دانش و تحقیق بوده. تسلط اکو به زبانشناسی، نشانه شناسی و تاریخ مسیحیت در این کتاب متبلور شده. اتفاقات صومعه بهانه خوبی برای به رخ کشیدن این دانش بوده. 
خوندنش رو توصیه می‌کنم؟ بله.فقط کمی حوصله می‌خواد و صبوری.
        
(0/1000)

نظرات

و منی که برای شروعش لحظات را دنبال میکنم 🥲
و منی که خواندن روز اول کلافه ام کرده!
نه تموم نیشه و نه جذابه...به زور میخونم به جاهای بهتر برسم😮‍💨
2
😢😢🙄🤕🤕🤕 
😅😅😅 طاقت بیار تو می‌تونی. به‌ لحظه کشف رمز فکر کن.