یادداشت نعیمک

نعیمک

نعیمک

7 روز پیش

چراغ ها را من خاموش می کنم
        دوستی در گودریدز از کتاب نوشته بود و برای همین شروع به خواندن کتاب کردم. خیلی کم پیش می‌آید که روایت کتابی را با زندگی شخصی یا جامعه تطبیق عین‌به‌عین بدهم ولی مدام یاد مامانم بودم. مادری که هر روز آشپزی می‌کند و حواسش به همه‌جا هست و ریزه‌بینی‌هایی دارد که بقیه ندارند و به خاطر شکل زندگی‌اش زیر فشار مادرش و برادرها و یک عالمه موارد مختلف دیگر بود. یک موجود «دیگر» که همه‌چیز را در بیرون از خودش می‌سازد.
پیرزاد هم همین‌کار را می‌کند. روایت او به ظاهر از زبان زنی خانه‌دار است اما روایت خودش نیست. روایتی از چشم او؛ روایتی از آنچه که در فرزندانش می‌بیند، از دوستانش می‌بیند و از همسایه‌ها و محیطی که در آن زندگی می‌کند. او روایت‌گر یا قصه‌گوی ماجرا نیست. فقط این‌ها را می‌بیند و انگار خودش جایی ندارد. وقتی جایی در داستان برای اولین بار تنها است و چند دقیقه‌ای استراحت می‌کند انگار به خودش برگشته. حتی در فکرهایش هم مدام در حال ور رفتن با ذهن خودش در رابطه با آدم‌ها است. شبیه خیلی از مادرهای این سرزمین. فراموش کردن خود.
و پیرزاد بسیار خوب این نامریی بودن را روایت می‌کند. بی‌تعارف با خودم می‌خواستم از قصه و فرمش ایراد بگیرم چون این روزها وقتی روایتی از زبان زنان هست انگار بهش امتیاز ویژه‌ای می‌دهیم یا به صرف روایتی زنانه قبولش می‌کنیم. شاید هم باید این کار را بکنیم چون هنوز هم آن‌ها زبانی مستقل ندارند و مدام زیر ساۀ «زن بودن» قرار می‌گیرند. حتی شاید با گشتن اسم پیرزاد بخوانیم نویسندۀ «زن» ایرانی «ارمنی. ارمنی هم شبیه زن بودن است. چیری ورای آن چه که هر روز می‌بینیم. 
روایت پیرزاد به همین دلیل که انگار خودش نیست. یا مادر است، یا خواهر است، یا همسر و یا... تلخ است. و در فرم هم بسیار مشخص است. خیلی ساده می‌گوید «فلانی این کار را کرد» یا «فلانی این را گفت» ولی قصه را پیش می‌برد. قصه از زبان مادری ارمنی است و در جنوب می‌گذرد. معمولاً نویسنده‌ها سعی می‌کنند فرهنگ یا عبارات را به شکلی در قصه توضیح دهند. مثلاً «بِریم» را یک جوری توضیح دهند که برای کارمندان شرکت نفت است ولی پیرزاد خیلی خوب دَر می‌رود و در خلال دیالوگ‌ها و آسه‌آسه و بدون دستپاچگی همه‌چیز را توضیح می‌دهد. برای همین همن جنوبش خیلی واقعی است و هم خانواده‌اش واقعی هستند و وقتی کتاب را می‌خوانی تفاوت‌ها و شباهت‌های آن‌ها با خودت (یک ایرانی مسلمان) را می‌فهمی بدون اینکه بخواهد شلوغ‌بازی کند یا به‌زور تفاوت ایجاد کند.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.