یادداشت فهیمه پورمحمدی

فهرست کتاب
        قضیه از این قراره که یک فهرست پیشنهادی کتاب به دست چند نفر می‌رسه که اتفاقا خیلی هم اهل کتاب خواندن نیستن. دو تا شخصیت اصلی داره: موکش، یک پیرمرد هندی که همسرش رو به تازگی از دست داده و آلیشا یک دختر 17، 18 ساله که در طول تابستان در کتابخانه کار می‌کنه و به خاطر افسردگی شدید مادرش، زندگی شخصی نسبتا داغونی داره. کل داستان در ومبلی از شهرهای اطراف لندن اتفاق میفته.
اول اینکه نویسنده هم اصالتا هندیه و کلا تمرکز روی زندگی هندی‌ها زیاده: معبد رفتنشون، جشن‌هاشون، غذاهاشون و ... حتی نامه‌ی آخر داستان خیلی هندی‌وار به دست موکش می‌رسه و نویسنده‌ی فهرست کتاب مشخص می‌شه. دوم اینکه زیادی طولانی و کم اتفاقه و عملاً به جز تصمیم ایدن، اتفاق دیگری در کتاب نمی‌افته. سوم اینکه بیشتر (اندک) جذابیت کتاب به خاطر کتاب‌هاییه که شخصیت‌ها در حال خوندن هستن که همه‌شون معروف و محبوب هستن. کتاب‌هایی مثل کشتن مرغ مینا، ربکا، بادبادک‌باز، زندگی پی، غرور و تعصب، زنان کوچک و دلبند و خب اگر به خاطر این کتاب‌ها و اشاره به داستان‌ها و شخصیت‌هاشون نبود، عملاً کتاب آدامز حرفی برای گفتن نداشت.
      
332

25

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.