یادداشت fatemeh
1403/11/19
. برای توصیف این متنی که اول برای ایراد سخنرانی توی مدرسه نوین پژوهش های اجتماعی تنظیم شده و بعد با یه سری یادداشت دیگه جمع شده و به صورت کتاب در اومده و برای همینم هست که خیلی بلند نیست(حداکثر ۴۱ صفحه)، بهتر دیدم از دو قسمت از خودش استفاده کنم. قسمت اول اون قسمتیه که درباره آیشمن جنایتکار بزرگ جنگی صحبت میکنه. از تعجبش از این که آدمی که اینهمه جنایات وحشتناک مرتکب شده، همچین شکل ظاهری عادی ای مثل اکثر مردم دیگه داره میگه: «با آنکه واقعیات بینهایت هولناک بود اما شخص مرتكب نه هراس انگیز بود و نه دیوانه.» ومیگه با دیدنش در آخر متوجه شده که:«تنها ویژگی او در گذشته و نیز در رفتارش در جریان دادرسی و بازجوییهای پلیس، واقعیتی منفی(سلبی) بود.حماقت نبود؛ ناتوانی شگفت انگیز و ذاتی اندیشیدن بود.او در نقش جنایتکار بزرگ جنگی همانگونه ظاهر میشد که در رژیم نازی. پذیرش قواعدی کاملاً مغایر، کوچک ترین دشواری برایش نداشت.»و بعد از این حرفاش رو اینطوری ادامه میده که دیدن آیشمن و «نبود کامل اندیشه» در اون باعث شده توجهش به شدت به این مسئله جلب بشه و این سوالات براش پیش بیاد:«آیا بدی کردن، نه تنها ارتکاب گناهان ناشی از ترک فعل بلکه گناهان ناشی از انجام فعل، نیز در صورتی که علاوه بر نداشتن انگیزه های سزاوار سرزنش ،به عبارت حقوقی فاقد هر انگیزه ای کمترین سودی و یا منظور خاصی باشد، امکان پذیر است؟ آیا بدی هرگونه تعریف شود یعنی ((قصد آشکارا بدی کردن)) شرط لازم برای تحقق یک عمل بد نیست؟ آیا توانِ قضاوت کردن نیک را از بد و زشت را از زیبا تشخیص دادن با استعداد اندیشیدنِ انسان بستگی ندارد؟ آیا ناتوانی از اندیشیدن نبودِ فاجعه بار آن چیزی نیست که وجدانش می نامیم؟ مسئله اینگونه مطرح میشد:آیا عمل اندیشیدن به خودی خود، عادت به آزمودن و پژوهیدنِ هر پیش آمدی بدون توجه به محتوای خاص و بی اعتنا به نتایج آن میتواند باشد که آدمیان را مقید به پرهیز از بدی کند؟ » کتاب موضوع بینهایت جذابی برای من داشت و با شرح موضوعی که توی صفحات اولیه انجام داد و بعدم سوالایی که مطرح کرد(که همه رو در بالا ذکر کردم) جذابیت کتاب وکنجکاوی منو نسبت به موضوع حتی بیشتر هم کرد.ولی از اونجایی که کتاب متن یک سخنرانی علمی و تخصصیه، جذابیتها وکششهایی که جزء ذات کتابهای داستانی و رمان ها هستن رو نداره و کاملا منطبق بر هدفی که براش طراحی شده شامل متنی با ساختار علمی و خشکه. پس اگر قرار باشه چیزی محرکاین باشه که کسی به سراغ کتاب بره وتمومش کنه، اون محرک فقط و فقط میتونه جذابیت موضوع و رسیدن به پاسخ سوالاتش باشه و بس.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.