یادداشت محمدرضا زائری

                ویکتور فرانکل، روانپزشک یهودی اتریشی که در جنگ جهانی دوم به اردوگاههای کار اجباری نازی ها فرستاده شد تجربه ها و خاطرات تلخ و دردناک خود را از ایستادن بر آستانه مرگ در کتابی با نام "انسان در جستجوی معنا" تدوین کرد. 
از این کتاب که به زبان های مختلف ترجمه شده و در میان سی و یک اثر مؤلف مشهورترین و مهمترین است تا زمان مرگش حداقل نه میلیون نسخه فروخته شد.
او که در جوانی از دانشگاه وین دکترای اعصاب و روان گرفته بود -و بعدها صد و بیست دکترای افتخاری از سراسر جهان دریافت کرد- بر اساس تجربه های زندان خود مکتب معنادرمانی را ابداع کرد که پس از دیدگاههای فروید و آدلر سومین مکتب روانپزشکی وین به شمار می‌رود. 
او در این کتاب خواندنی و اثرگذار تجربه ها و خاطرات خود را از دوران زندان و شکنجه ها و گرسنگی هایی در رویارویی با مرگ به دقت و جذابیت نقل می‌کند و شرح می‌دهد که چه چیزهایی او را زنده نگه داشته است.
در بخشی از کتاب پس از شرح رسیدن قطار حامل زندانیان به اردوگاه آشویتس می‌نویسد:
"کوشیدم اعتماد یکی از زندانیان را به خود جلب کنم. پنهانی به سویش رفتم و به لوله کاغذی که در جیب درونی پالتویم بود اشاره کردم و گفتم: ببین، این نوشته ها یک کتاب علمی است" و سپس شرح می‌دهد که چگونه با مرارتهای گوناگون روبرو می‌شود و بارها تا پای مرگ می‌رود.
تجربه دردناک اردوگاه به جایی می‌رسد که تمام وسایل و لباسهایش را 
می گیرند و نسخه اولیه دستنویس کتابش را هم می‌سوزانند و چیزی جز بدن برهنه استخوانی اش برای او باقی نمی‌ماند. همه عزیزانش را از دست داده است و فقط امید به آینده و انگیزه دوباره نوشتن کتابش او را زنده نگه می‌دارد.   
او که مرگ پدرش را در اردوگاه شاهد بوده و همچنین مادر و نامزدش به کوره های آدم سوزی سپرده شده اند به این باور رسید که در چنین شرایطی تنها "تصور زندانی از آینده" می‌تواند او را از درون سرپا نگهدارد و در مقابل فشارهای بیرون مقاوم سازد و نقل می‌کند چگونه زندانیانی که یک عکس از خانواده خود داشتند چگونه هر شب وقتی پس از کار طاقت فرسا مثل یک جنازه بر زمین می‌افتادند با تماشای همان عکس و امید به بازگشت جانی تازه می‌یافتند و زنده می‌ماندند. 
همین موضوع باعث شد تا ایده اولیه مکتب معنادرمانی در ذهن او شکل بگیرد و به تدریج کامل شود، زیرا نقش درمانی معنا را به چشم خود دید و با تمام وجود اثر شگفت و معجزه سان این اکسیر حیات بخش را لمس کرد. 
او گاهی از بیماران خود که شرایط روانی بسیار سختی داشتند و از مشکلات مختلف زندگی رنج می‌بردند می‌پرسید: چرا خودکشی نمی‌کنی؟ و سپس می‌کوشید از دل پاسخ آنان راهی برای بازسازی روحی و روانی شان بیابد. 
کتاب "انسان در جستجوی معنا" که در نگاه اول روایتی داستانی و اثرگذار و فراموش نشدنی از یک تجربه تلخ شخصی به نظر می‌رسد، به شکلی ماهرانه در لابلای خاطرات نویسنده مفهوم اساسی و هسته بنیادین فکر خود را تبیین کرده است.    
درست زمانی که افکار کمونیستی در تمام جهان پراکنده شده بود و می‌کوشید هر گونه مفهوم فرامادی را انکار کند و همگان را به این باور برساند که هیچ چیزی غیر از ماده و مناسبات مادی در زندگی وجود ندارد، کتاب دکتر فرانکل توجه به معنویت را مد نظر قرار داد و بر دل و جان میلیونها نفر در جهان اثر گذاشت.   
این کتاب چندین بار نیز به دست مترجمان متفاوتی به زبان فارسی برگردانده و منتشر شده است. 

(به تاریخ ۱۳۹۹/4/10 از سری یادداشت‌های «صد کتاب قبل از صد سالگی!» یادداشت روزنامه شهرآرا) 
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.