یادداشت سیده مریم طیار هشجین

داستان راستان
        اولین‌بار در نوجوانی خوانده بودمش. یکی از معدود کتاب‌های داستانی کتابخانه پدرم بود و یادم هست که انگار گنجی پبدا کرده باشم خیلی با ذوق و شوق و تقریبا بلعیدمش.
وقتی عضو باشگاه اندیشه مطهر شدم تا یکبار برای همیشه به دغدغه طولانی‌مدتم برای مطالعه دوره کامل آثار شهید مطهری پاسخ داده باشم، فکر نمی‌کردم داستان‌راستانی که قبلا خوانده بودم جذابیت و تازگی چندانی برایم داشته باشد ولی تصورم کاملا اشتباه بود. علاوه بر این‌که کتاب جذاب و خواندنی بود، خیلی چیزها را درباره خودم، ذهنم و تاثیراتی که از مطالعه می‌گیرم برایم روشن کرد.
متوجه شدم بخشی از اطلاعاتم درباره تاریخ صدر اسلام و زندگی پیامبر ص از همین کتاب بدست آمده. ریشه بعضی افکار مثبتم بخاطر تأثیر داستان‌های واقعی این کتاب بر روح و روان و فکر و اندیشه‌ام بوده است. بخشی از محبت و علاقه‌ای که نسبت به پبامبر ص و حضرت علی ع و حضرت فاطمه س و امام حسن ع و امام حسین ع احساس می‌کنم به مطالعه داستان‌های موجود در این کتاب برمی‌گردد که در عین بیان ساده و بی‌پیرایه، بسیار تاثیرگذار است؛ شاید چون اتفاقاً لب مطلب را بدون رفتن به حاشیه بیان کرده؛ و اجازه نداده روح پاک موجود در حقایق اتفاقات، در میان توصیفات اضافه نویسنده مخدوش شود.
وقتی بار دیگر بعد از گذشت حدود سی سال این کتاب دوجلدی را خواندم، متوجه شدم از داستان‌ها برداشت دقیق‌تری دارم. طبیعتا تجربه زندگی و مواجهه بیشتر با دنیا و حوادثش، درکم را عمیق‌تر کرده است.
نکته دیگری که متوجه شدم این بود که جلد یک مجموعه دوجلدی داستان‌راستان روی شناخت شخصیت حضرت محمد ص متمرکز است هرچند که از بعضی افراد دیگر نیز صحبت می‌شود و حتی چند داستان از زندگی افراد غیرمسلمان اعم از ایرانی و اروپایی نیز بیان می‌شود ولی به نظر می‌رسد خواسته یا ناخواسته توجه و تمرکز شهید مطهری روی معرفی و شناساندن رسول الله ص بوده است.
خدا بر مقامش بیفزاید. خوشحالم که توفیق مطالعه مجدد این کتاب ارزشمند را پیدا کردم.
به همه مسلمانان توصیه می‌کنم یکبار هم که شده این کتاب را مطالعه کنند.
      
26

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.