یادداشت
1402/4/26
نگاهی شتابزده به ساعت مچیام میافکنم. ساعتم را کوک میکنم. به گوشم میچسبانم و با تمام این کارها میخواهم به این دو شخص، و بیشتر از همه به خودم، حالی کنم که وقت میگذرد، که زمان فرصت نمیدهد، که زندگی از کنار من در حال عبور است، که من از حادثهها، فکرها، فرصتها عقب افتادهام و مثل لاکپشتی پیر، در حاشیهی تاریخ میپلکم.
3
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.