یادداشت مانا
1403/10/25
این بار دیگه از کشتی پیاده شد. رفت! به سمت هیچ، به سمت پوچ. به بهشتی فرضی که فقط کافیه پیانو داشته باشه. تموم شد. راضی ام. دوست داشتم کتاب رو. شاعرانه بود. بازم از الساندرو باریککو می خونم. اولین کتابی بود که به زبان ایتالیایی خوندم. در دی ماه 1403. قراره ده سال دیگه، وقتی چهل ساله ام، ایتالیایی یکی از زبان هایی باشه که بدون هیچ مشکلی ازش کتاب می خونم. دوست داشتم. کاش زبان رو کامل بلد بودم که یک روزه می خوندم. نیمه ی دوم خیلی غم داشت. کتاب رو بیشتر از فیلم دوست داشتم. خیلی خوب بود. چی بگم. غم دارم. نیاز دارم چند دقیقه ای تنها باشم. یه چای بخورم. شاید. موزیک گوش بدم. نمی دونم. احتمالا فراموش می کنم. نووه چنتو رو. ولی دوستش داشتم. آدمشو. خوب بود. بین چهار و پنج ستاره موندم. 25 دی 1403 14 ژانویه 2025
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.