بسم الله...
ماجرای یک دختر فلسطینی به نام حیات هست، که خانواده ش رو از شهرشون بیرون کردن و این اخراج، پدرش رو افسرده کرده و مادربزرگش رو مریض. الان که در نزدیکی ازدواج خواهرش تصمیم میگیره به قدس و روستای مادربزرگش بره و کمی از خاک اونجا رو براش بیاره..