یادداشت مریم قاروبی

        شخصیت اصلی کتاب دختری به نام پولیناست که والدینش رو از دست داده و بعد از مدتی زندگی در شهر بیمار میشه و مجبور میشه برای گذراندن دوران نقاهت به کوهستان بره تا با پدربزرگ و مادربزرگش زندگی کنه و چند سال بعد اتفاقاتی که در آنجا برایش پیش اومده رو بعدها در این کتاب روایت میکنه
از نقاط قوت متن  توصیفات دقیق مشاهدات دخترک از زمستان ییلاق  و به کار بردن تشبیهات و تمثیل‌ها و... از هر آنچه که دخترک میبینه هست👌
واگویه‌ها و تلاش‌های پولینا رو دوست داشتم خیلی خوب از  انواع احساساتش در طول داستان میگه 
با اینکه ریتم یکنواختی داشت و گره‌های داستان برایم قابل پیش‌بینی بود ولی باز از خواندنش لذت بردم