یادداشت پرستو خلیلی
1402/8/5
از متن کتاب: «وقتی ابلهها دیوانه بشوند آنوقت همه چیز آغاز میشود. و سکوت... و سکوت و حرف یگانه خواهد شد. در سکوت و حرف یگانه خواهیم شد.» -------------------------------- داستان از زبان فردی بیان میشه که به گویی دیوانهاست و در یک تیمارستان بستریست. این فرد که حتی اسمش هم ماجرای جالبی داره شروع میکنه و برامون از دوران کودکیش صحبت میکنه تا دورانی که به تیمارستان منتقل میشه. نکته ی جالب برای من این بود که ذهنم به شدت درگیر رفتار این شخص شده بود، و هر جملهای که شامل توضیحات خودش از رفتارش میشد و دیدگاه دیگران از رفتارش باعث تعجبم میشد! که چرا؟ به چه علت رفتار این شخص رو مبنای دیوانگی گذاشتند؟ و در انتها پاسخ سوالم رو گرفتم. چون ملت خوششون نمیاد تو متفاوت عمل کنی، افراد متفاوت خود به خود یا به دست ملت حذف میشن چون قابل قبول نیستند و چون رفتارشون، اخلاقشون، طرز فکرشون قابل قبول نیست ملت ازشون میرسند و بهشون برچسب «دیوانگی» زده میشه. و این افراد مشخصا سکوت رو ترجیه میدن. و به نظرم نویسنده با انتخاب این عنوان خواست ما از حرفهایی که شخصیت اول داستان در ذهنش داشته و هیچوقت در بیرون رو بهشون نشون نداده سردربیاریم. شاید بشه گفت شخصیت اول داستان مارو محرم اسرارش قرار داد، چون ازبقیه خسته بود. از شنیدنها و متوجه نشدنها.
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.