یادداشت محمد

محمد

1402/03/01

                نویسنده کتاب فلسفه ترس آقای لارس اسوندسن است و همان طور که در صفحه ویکی پدیا نویسنده می بینید این کتاب را در سال 2008 نوشته است.

اصولا کتاب های نشر گمان را باید تورق کرد ... حداقل عناوین قابل تاملی دارد.

جواب «فلسفه ترس چیست؟» به نظر من این است که زنده بمانیم یا به قول بعضی بقا یا حفاظت از ژن ولی خب ببینیم کتاب چه می گوید ...

نکته اولی که به ذهنم می آید این است که کتاب به شدت شلخته است و بعضا انگار ارتباطی بین پاراگراف ها احساس نیست. تمیز ننوشته است البته شاید از ویژگی های متن فلسفی باشد ولی انگار نویسنده هرچی اطلاعات داشته را به حالت زورچپون در کتاب گنجانده است که شاید موجب سردرگمی شود به عبارتی سیر بحث ندارد و هی باید عنوان را نگاه کنید که «اینا چیه؟ من الان دارم چی می خونم؟ آهان جذابیت ترس را دارد بحث می کند.»

ولی فکر کنم یکبار خواندن کفایت نکند ... اگر چه دوبار خواندن هم با این ملغمه ای که نوشته است هم راه به جایی نمی برد.

این که میگم شلم شوربا است دلیل بر مزخرف بودن محض کتاب نیست، اطلاعات مفیدی می دهد(پیج زیادی به شما می دهد ولی نمی دانید که کجا باید از آن استفاده کنید) مثل زمانی که پنجاه نفر آدم در حال صحبت هستند طبیعی است که نفهمید آن افراد چی میگن یا اینکه تصور بفرمایید در زمان کودکی با والده تشریف بردید بازار و یک لحظه دستتان را ول کرده است و شمایید و این همه آدم و ترسی که شما را فرامی گیرد ... عمیقا احساس می کردم ما را وسط انبوهی از اطلاعات رها کرده است. یک مثال دیگر، کتاب مثل مقالات مروری است و هی می گوید فلانی بهمان چیز را گفت و الف بر ب تاکید داشت و...

یادداشت هایی که از کتاب داخل OneNote نوشتم حدود 13 صفحه شد که قطعا زیاد است ولی خب گنگ است.

به اندازه کافی فهمیدید کتاب را دوست نداشتم یا بازم بگم؟ پیام اصلی کتاب شاید این باشد که «رِلَکس رِلَکس رِلَکس تر» چرا همش اوج می گیرید؟ خبری نیست دوستان! اینقدر در هول و بلا زندگی نکنید.

https://vrgl.ir/tiDME
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.