یادداشت راضیه بابایی
1403/9/23
نزدیکی با نویسندهها در مسیر تعامل با کتابهای آنها رخ میدهد. وقتی بیش از ۱۰۰۰ صفحه پای صحبتهای یک نابغه داستاننویس روس می نشینیم و با عمق افکارش آشنا میشویم، یعنی دوستی و نزدیکی. برادران کارامازوف آخرین حلقه از سیر مطالعاتی پیشنهادی این نویسنده روس است. در چند سال آخر زندگی آن را نوشته است و آنچه می خوانید چکیدهای از تجربیات سالیان عمرش در حوزه باورها و اعتقاداتش است. در اوایل آشنایی با قلم داستایفسکی، معمولا اول شگفت زده میشوید. آدمهای کتابهای فئودور به نظرتان دیوانه میآیند. ولی صبر و تسلیم نشدن راهگشاست و کتاب دوم رو بهتر میفهمید. جهان بینی و اعتقادات و باورهای مهم او را کشف می کنید و دغدغه های او را متوجه میشوید. به تدریج جزئی نگری او در شخصیت پردازی به چشم می آید و همراهش میشوید. من بعد از چند مواجهه با فئودور، سراغ کتاب برادران کارامازوف رفتم. دقت نظر او به انسان و دنیای او، مذهب و عشق و ایمان مثل کتابهای قبلی بود. اما پختهتر و به زبانی شیوا و بلیغ. داستایفسکی نویسندهای است که با خواندن یک کتاب نمیشود دربارهاش حرف زد. ضروری است که برای ارائه نظر درباره کارهایش حداقل پنج اثر از او خواندهشود.تسلط او به لایههای عمیق انسانی و انگیزه زندگی و رفتارهای او نقطه قوت مهم آثارش است. خدا و دین نیز از منظر مسحیت ارتدوکس خیلی خوب در برادران کارامازوف تشریح میشود. مثلا موضوعاتی که در ابله گره کور بود که در ابهام رها میشد، در برادران کارامازوف شفاف بررسی میشد. پرنسس میشکین به قطعیت نسبی در اعمالش رسیده است. و یا راسکولنیکوف در جنایت و مکافات و مالیخولیای او ، تبدیل به باور آلیوشا به خداوند و ایمان؛ تردید محض ایوان و تحول شخصیتی دیمیتری بعد از دادگاه شده بود. پیرنگ داستان دقیق است، حوادث فرعی و افراد حاشیهای داستان روابطی پیچیده و حرفه ای دارند.پایان داستان نیز به نسبت سایر آثار او بیشتر به دل مخاطب می نشیند. پایان تسخیر شدگان و ابله به گونه ای بود که خواننده در شگفت میماند ولی هیجان پایان برادران کارامازوف کمتر بود ولی به باور نزدیکتر. او به قدری با حوصله و جزئی یک مساله انسانی را موشکافی میکند که مخاطب به شناختی نسبی از هویت انسان روس قرن نوزدهم می رسد. داستایفسکی بی شک یک متفکر ، روانشناس و فیلسوف بزرگ است. توانایی او سبب میشود که عجیبترین آدمها باور پذیر میشوند.بدون عجله به سراغ وجوه مختلف انسان می رود او را در بوته آزمایش میگذارد، محکش می زند و از او فردی تازه میسازد. به همین دلیل آثار او ارزشمند است زیرا شخصیتهای رمان او یک پوسته ظاهری با چند ویژگی محدود و مورد نیاز داستان نیستند، کاملا واقعیاند. انسانهایی کامل که در همه ابعاد درونی و بیرونی و عقلی و احساسی برای آنها طرحی دارد که در جهان داستان پیاده میکند. نقطه ضعف آثار کلاسیک برای مخاطب پر گویی و زیاده گویی و تکرار است. البته نشان هنرمندی نویسنده است که برای جا انداختن دو ویژگی یا عقیده، یک فصل می نویسد که برای شناخت اعتقادات عرفانی و صوفیگری در مسیحیت جذاب است ولی نه به اندازه چهل صفحه! دقیقا در بخش های دفاع دادستان و وکیل، صحبتهای ائدلوژیکی ایوان و آلیوشا، صحبتهای راکیتین در مورد سالک و حرفهای سالک زوسیما این پرگویی مطرح است که از حوصله مخاطب خارج است. در مجموع کتاب برادران کارامازوف برایم از پنج امتیاز نمره کامل پنج دارد. اما این تک کتاب را به خوانندگان توصیه نمی کنم. بهتر است به سراغ سیر مطالعاتی آثار او بروند. https://eitaa.com/vazhband
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.