یادداشت
1401/10/14
3.7
18
فضا سازی کتاب فوق العاده بود. داستان شبیه تعبیری از بعضی کابوس های شبانه ی من بود. خیلی تاثیر گذار بود روم.داستان جماعتی که زندگی شون خالی از نور خورشیده. در جا زدن و در جا زدن. هیچ وقت پای هیچ پیشرفتی در میون نیست،هیچ ارتقا شغلی. زندگی که شبیه راه رفتن توی مهه! شبیه خوابه. با اینکه هر لحظه ش رو زندگی می کنی اما باورت نمی شه واقعا بیداری و داری زندگی می کنی، با این که زمان به کندی می گذره اما تندِ تند می گذره یه جور که کریسمس پارسال انگار همین چن روز پیش بود. خیلی دوستش داشتم اما یه جاهاییش واقعا ترسیدم. از اون مدل ترسا که بعد از یه خواب بد و وحشتناک تا نیم ساعت گریبان گیرته ،یه عرق سرد رو پیشونیته و هیچ کاری نمی تونی بکنی در ازاش جز خیره شدن به سقف. و هیچ جاش به اندازه ی باریدن بارون های روغنی نتونست من رو انقدر بترسونه
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.