یادداشت
1403/7/1
نازنین و بوبوک دوتا داستان کوتاه از داستایوفسکیه که ارتباطی به هم ندارن و صرفا توی یک کتاب آورده شده بودن. حقیقتا بعد از تجربه خوبِ "شب های روشن" و "یک اتفاق مسخره" خوندن نازنین و بوبوک ناامیدم کرد. از نازنین که خیلی سر در نیاوردم و اصلا نفهمیدم فاز شخص اول داستان چی بود. بوبوک از نظر لحن من رو یاد یک اتفاق مسخره می انداخت و یک طنز ریزی داشت اما انگار پایانش باز بود و به نظرم داستایوفسکی نتونسته بود حرفش رو توی بوبوک درست بیان کنه. این دو امتیازی که دادم رو بیشتر به ترجمه رحمت الهی و مقدمه باارزشش دادم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.