یادداشت محمدرضا ایمانی

فلسفه قاره ای از 1750 به بعد: طلوع و افول "خود"
        «هرگونه تاریخ فلسفه نویسی ناگزیر خیانتی است به فیلسوفان.» (ص ۱) این اولین جمله کتاب از پیشگفتار مترجم است. آقای اردبیلی معتقد است که فلسفه همان مواجهه با آثار اصلی فیلسوف است و هرگونه تاریخ فلسفه نویسی عمق فلسفه را ذبح می‌کند. اما استثنایی نیز قائل میشود که اگر نویسنده روی مبحث خاصی در طول تاریخ فلسفه تمرکز کند و سیر تحول آن را بیابد، آنگاه میتواند تاریخ فلسفه‌ای قابل قبول بنویسند. اردبیلی سپس به عنوان یکی از نمونه‌های قابل قبول کتاب حاضر را معرفی میکند که چون مفهوم «خود» را در مرکز قرار داده، توانسته از خلال چیزی حدود دویست سال تاریخ فلسفه به سلامت عبور کند.
اما به نظر حقیر کتاب حاضر شدیدترین نحو خیانت به فلاسفه و ذبح تاریخ فلسفه بود. جدای از این نکته که اگر قبل از خواندن این کتاب باید تاریخ فلسفه خوانده باشی تا ازش سردر بیاوری چرا که با دویست سال فلسفه نمیتوان مواجهه دست اول داشت، کتاب به قدری خلاصه و سطحی بدون پرداختن به هیچ استدلال فلسفی نوشته شده که عملا سیر دعواهای عمیق فلسفی را به ابراز نظر چند متعاقب تاریخی تقلیل داده! اینقدر کتاب سطحی است که گویی داستان می‌خوانی بدون آنکه از ماجرا سر در بیاوری! اگر تاریخ فلسفه نویسی خیانت است آیا سطحی خوانی فلسفه -به حکم آن بزرگی که از «سرسری خوانان» بیزار بود- جنایت نیست؟! 
اما کتاب خوبی است.
      
642

28

(0/1000)

نظرات

بالاخره ما نفهمیدیم بزرگ‌ترین خیانت به فلسفه بود یا یه کتاب خوب؟!!!
1

3

اگه اون جمله اول رو بپذیریم جنایت در حق تارخی فلسفه بود. ولی اگه موضع عادی تری داشته باشیم، کتاب خیلی بدی نبود. حتی تیکه های خوبی هم بار فیلسوفان کرده بود. 

2

البته شایدم هرکی بله فلسفه خیانت کنه خوب محسوب میشه! این چطوره؟
1

1

از جهتی می‌تونه مفید به مقصود باشه... 

1

در کل آثار آقای اردبیلی فاقد غنای کافی است.
1

0

نه آقا نفرمایید
اونقدرام بد نیست بنده خدا 

0