بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت مجتبی شاهسون

                خوشه های خشم، اثر پرآوازه جان اشتاین بک، نویسنده اهل امریکای جنوبی که جایزه نوبل ادبیات را نیز از آن خود کرده است، داستان خوشه‌هایی است که نظام سرمایه داری، خود با دست خود میکارد. این خوشه‌ها، از خشم رشد میکنند و بعد، سرمایه داری سعی میکند ان هارا قطع کند و برای همیشه نابود سازد. این داستانِ طبقه ی مهاجریست که به وسیله ی نظام سرمایه داری ساخته شده است. با این حال، نظام سرمایه داری بر روی آن اسم دزد ، خلافکار ، اوکیی های نکبت و تنفر انگیز گذاشته است. سپس به بهانه ی نیروی سرخ بودن ان ها را کشته یا به زندان میاندازد.
شما در جریان داستان این کتاب، با خانواده‌ی گرمِ مزرعه داری که مزرعه‌شان را از دست داده اند و مجبور به مهاجرت به کالیفرنیا هستند همراه می‌شوید و این همراهی چنان زنده است که وقتی کتاب را برای دقایقی استراحت کنار میگذارید عذاب وجدان میگیرید که با متوقف شدنِ خواندنِ شما ، این خانواده وسط بیابان در شرایط سختی متوقف شده اند و شما باید با بیشتر خواندن آنهارا نجات دهید، آنهارا به شهری برسانید ، به اب یا  به زمین آرام برسانید .
می‌توان به خواننده کتاب اطمینان داد که صفحه پایانی کتاب  شما را متاثر خواهد ساخت. زیرا  از ابتدای خوانش این کتاب توقع چنین پایانِ عجیب و نمادینی را نخواهید داشت ، تنها در یک پاراگرافِ اخر این کتاب چنان شوکی به مخاطب وارد می‌شود که نفس مخاطب را بند می‌اورد. طوری که مخاطب با خود می‌گوید: ۸۱۵ صفحه خواندم تا به همین یک پاراگراف برسم و از آن لذت ببرم.
۸۱۵ صفحه بخوانید تا لذتِ یک پاراگرافِ آخر کتاب را ببرید....! این لذت، از جنس لذت عجیبی است که آمیخته به غم و ناامیدی شده است، با این حال باید ببینید توسعه‌ی آمریکایی با چه هزینه‌هایی برپا شده است.
این کتاب را با ترجمه ی شاهرخ مسکوب و نشر امیر کبیر پیشنهاد میکنم.

        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.