یادداشت حسنیه صالحان

                 بلاخره بعد از دوهفته این کتاب رو به پایان رساندم 🤩...
شروعی زیبا ، با احساس و لطیف . به نظرم در اوایل کتاب ، نویسندگان کمی داستان رو کش دار کرده بودند و خیلی بهش پر و بال داده بودن 👌 ولی در اواسط به این صورت نبود و کاملا برعکس بود  ، مثلاً تو بیست صفحه ، خانم یامامورا ، ازدواج کردن و سه بچه آوردن.  به نظرم این خیلی مثل باد گذشت ، می تونست خیلی با احساس تر باشه .
ولی اواخرش خوب بود فقط یه ذره خشک و خالی تموم شد . یه دفعه ( در عرض یک دقیقه ) آقای بابایی حالش بد شد و به رحمت خدا رفت و به نظرم بعدش باید بیشتر درباره تنهایی خانم یامامورا صحبت می کرد . یه جورایی انگار نویسنده بعضی از قسمت ها صفحه کم آورده بود . 
در آخر اینکه خوب بود و عکساش هم خیلی جالب بود .
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.