یادداشت دریا
1403/5/12
مثل همهی مجموعهداستانهای دیگر داستانهایی داشت که دوست داشتم و داستانهایی که دوست نداشتم. بهترین توصیف برای این کتاب، نوشتهی پشت جلدش است: کتاب تاکسی سواری، اولین کتاب سروش صحت، ۱۲۴ داستانک یا میکروفیکشن را شامل میشود. این ژانر به خاطر لحظات ناب و ضربههای ناگهانیای که در دل خود دارد به «داستان ناگهان» نیز معروف است. داستانکهای این مجموعه نیز به واسطهی همین خصوصیت گاهی همان حسی را به خواننده منتقل میکنند که موقع خواندن قطعهای هایکو به او دست میدهد. صحت در این داستانکها، بدون این که در دام اطناب و کلیشه بیفتد، خواننده را مستقیم با نقطهی اوج روایتش روبهرو میکند و او را به درنگ وا میدارد. در این کتاب ما به همراه راوی در یک تاکسی نشستهایم و هر روز مسیری کمابیش ثابت را طی میکنیم. طی این مسیر اما هر بار مسافران جدید، رانندگان جدید و اتفاقات جدیدی منتظرمان هستند و راوی نکتهپرداز و طناز کتاب ما را از وقایع آن روز آگاه میکند. از دعوای زن و شوهری راننده تاکسی گرفته تا زلزلهای که آن روز آمده، از موضوع مرگ مارادونا تا مهاجرت اجباری جوانان، از خبر قتل یا خودکشی صفحه حوادث روزنامه تا غمهای کوچک و بزرگ و حتی عشقهای نوجوانی و جوانی. خوشحالم که بالاخره یک جلد امضاءدارش را پیدا کردم و خریدم، وگرنه هیچوقت این کتاب را نمیخواندم. و این است از جمله وسواسهای بیمارگونهی دریا.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.