یادداشت زهرا دشتی

                از داستان هل من محیص خیلی خوشم اومد 
در کل خوب بود ،ولی خیلی متفاوت از سایر کتابهای مستور نبود جز همون داستان هل من محیص که خاص بود
هر چند نحوه سخن گفتن مصطفی مستور از عشق را می پسندم (شیوه بیان و شرح حس و حال عاشقی ) با وجود همه اختلاف نظرم در مورد عشق (مطابق با چیزی که توی کتابهایش نوشته، مثل تاکیدش بر اینکه وصال نقطه مرگ عشق است ) ، باز هم نوشته هایش برام جالب هستند و دوست دارم نوشته هاشو بخونم.
تنها چیزی که برایم در نوشته هایش خیلی ناخوشاینده ، شیوه عاشق شدن است. ظرافت هایی که موجب ایجاد حس عاشق شدن است خیلی بیان نمی شوند ، هرچند که حالات عاشقانه بسیار عمیق و جذاب شرح داده می شوند.
در داستانهایش ، اغلب عشق در یک نگاه رخ می دهند و سریع هم شدت می گیرند. من منکر اینجور عشقها نیستم ولی همه عشقها هم اینجور نیست. شاید برای همین است که در اغلب نوشته ها هم مرد عاشق از وصال واهمه دارد یا وصال منجر به نابودی یا از بین رفتن عشق می شود.چون اغلب عشقهایی که در یک نگاه و یک برخورد و ... شکل می گیرند و زود هم شدت می گیرند و به آتش می رسند ، پس از وصال و افتادن پرده های خیالی ساخته و پرداخته ذهن عاشق از معشوق ، یا افتادن در سختی های همزیستی واقعی و چالش های زندگی رو به نیستی و سرد شدن و .... می روند. این نتیجه اغلب عشقهای بدون شناخت ، سریع است که زود هم به مرحله آتشین بودن می رسند.
با همه این احوال داستانها مستور را دوست دارم. شاید بیش از هر چیزی ، به خاطر اینکه حول محور عشق نوشته شده اند.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.