یادداشت زهرا خداشاهی
1402/5/22
3.8
8
این رمان داستان زندگی دختر نوجوانی به نام «ستاره» است که مادرش را از دست داده و پدرش با زنی افغانستانی ازدواج کرده است. ستاره از این قضیه خیلی ناراحت و عصبانی و در پی انتقام است، چون نمیتواند با این مساله کنار بیاید. او تصمیم میگیرد ملالی و فریماه را از زندگیشان بیرون کند او تصمیم میگیرد که فریماه را به بهانه ای با خود بیرون ببرد و او را درخیابان ول کند... این کتاب در یک روز اتفاق افتاده است و در آن فلش بک هایی هم وجود دارد که باعث میشود خواننده متوجه کل داستان شود
3
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.