یادداشت Melorin:))
1403/5/29
راستش من با خوندن کتاب یاد ((جایی که کوه بوسه میزند بر ماه افتادم)) این هم مثل همونه فقط اینکه من از واقعی بودن اون افسانه ها مطمئن نیستم. خب از نظر من وقتی داستان براساس افسانه ها پیش بره، حداقل چیزی که لازم میدونم اینه که شخصیت اصلی داستان خیلی خاص و به طور عامیانه خفن و اینا باشه... آخه این اتفاقات ممکنه برای هرکسی بیوفته، حداقل اون شخص به اندازه ی کافی باید جلب توجه کننده باشه که مخاطب به داستان و ادامهش جذب شه. نسبتا خیلی عادی بود اینکه کسی نقاشیش خوب باشه و یه اتفاق هم براش بیوفته و از قضا پدرش هم اونو رها کرده باشه؛ خیلی غیرمنتظره نیست، هست؟ رستا هم که خیلی در حد سن خودش رفتار نمیکرد، بیشتر رفتارهاش بچگونه بود تا نوجوانانه. اون شور و شوق نوجوانی و هوش هیجانی رو در شخصیتش ندیدم...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.