یادداشت زهره دلجوی کجاباد

ترکیب بندی در سرخ
        اولین کاری بود که از این قلم می‌خواندم و بی‌تعارف با شناختی که از صاحب قلم دارم، انتظار کار بهتری داشتم. توصیف‌ها قوی هستند. ولی تغییر زاویه‌ی دید از اول شخص به سوم‌شخص و برعکس، گذارهای ناگهانی و سخن‌رانی‌های یکهویی نویسنده وسط رمان برایم آزاردهنده بود. شخصیت‌پردازی تقریبا انجام نشده بود و همه‌ی شخصیت‌ها که اتفاقا زیاد هم بودند برای این حجم از رمان، در واقع یک نفر بودند. بسیار شنیده‌ام که موقع نوشتن داستان یا ناداستان نباید دنبال خالی کردن خشم یا هیجان یا احساس‌های دیگرمان باشیم که در این‌صورت اثرمان در بهترین حالت تبدیل به سخن‌رانی غرغرانه خواهد شد و مخاطب بعد از تمام شدن کتاب همه چیز را فراموش خواهد کرد. گمان می‌کنم آقای میقانی موقع نوشتن این کتاب، لبریز از احساسات ضدونقیض بوده‌اند و مطمئنم آثار قابل توجهی در ژانر موردعلاقه‌شان (جنایی) خواهند نوشت. به‌شخصه از موضوع سخن‌رانی‌های وسط رمان خوشم آمد چون قابل تامل هستند اگرچه جای گفتنشان آنجا نبود.
      
2

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.