یادداشت سید محمدعلی نیکنام

                زوربای یونانی نوشته نیکوس کازانتزاکیس با ترجمه محمدقاضی.
اولین بار از سروش صحت شنیدم که کتاب خوبیست. کتابی در وصف امیدواری. نه از جنس امیدواری هایی که در سمینار‌های صدهزار نفری پیدا می‌شود، نه! از جنس درد و رنج. 
راوی جوانی نویسنده است و از طبقه روشنفکر آن زمان. در مقطعی برای پیدا کردن معدن ذغال سنگی در  یک دهات. سر کارگرش زورباست. البته این لقب اوست، لقبی که از سبک زندگی خاص او حکایت می‌کند. 
انسانی شوریده حال، کم سواد اما اندیشمند. اندیشه‌هایی که در باب زندگی و مواجه انسان با آن است. از درد و رنج‌هایی کمر خرد کن تا شادی‌های مست کننده.
در سلوک زوربا یأس هیچ راهی برای ورود ندارد. مرگ هم حرفش نیست انگار. او خود را غرق در شادی می‌کند. و رقص تنها کلید او برای رسیدن به اوج لذت است.
ترجمه بسیار عالی آقای قاضی این اثر را خواندنی تر کرده است. 
از دستش ندهید!
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.