یادداشت
1403/8/4
﷽ دقیقا نمی دانم اولین کتابی که درباره ی آقا امیر المومنین خواندم کدام کتاب بود اما خوب خاطرم هست ، آن زمان که "ناقوس ها به صدا در می آیند" را خواندم و دیدم جرج جرداقِ مسیحی ۲۰۰بار نهجالبلاغه را مطالعه کرده از شیعه بودنم خجل شدم... تصمیم گرفتم به سراغ نهجالبلاغه ی قطور و خاک خورده ی کنج کتابخانه بروم؛ بازش کردم تا بخوانم اما نمی دانم چه شد که هنوز چند خط نخوانده دوباره به کنج کتابخانه برگشت ... طی این چند سال بارها نیت کردم تا نهج البلاغه را بخوانم اما هر بار که به سمت این کتاب قطور می رفتم دست خالی بر می گشتم ... با خودم فکر می کردم اگر روزی تمامش را بخوانم شق القمر کرده ام ! تا این که امسال از طریق بهخوان وارد باشگاه آفتابگردان شدم و دیدم بعد از قرآن قصد نهج البلاغه کرده اند... ب گمانم بهترین فرصت بود برای جان دادن به این نیتِ محبوبِ غبار گرفته با وجود این که نهج البلاغه داشتیم ، برای خودم نهج البلاغه ای سفارش دادم که برای خودم باشد و همراه و رفیق من باشد فقـط... و همین شد 🪽🥹 حالا که نهج البلاغه را تمام کردم شق القمر که نه! شوق از این قمرِ دین دارم دوست داشتم پیش از یادداشت بنشینم و تعداد بارهایی که مولا یاد مرگ کرده را اینجا ذکر کنم تا بگویم اولین درسی که از مولایم آموختم مرگ بود که به زندگی ام معنا بخشید 💚🌱
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.