یادداشت آرمان نوری
1402/4/23
سال 97 قبل از رفتن به دورۀ فیلم سازی انجمن سینمای جوان، این کتاب را خواندم. همه با شور و شوقی میرفتیم سر کلاس که در خیالات فکر میکردیم که چه کارهای بزرگی میتوانیم بکنیم ولی همه خیال باطل بود. آخر سر هیچ کدام نتوانستیم یک فیلم آماتور بسازیم برای گرفتن مدرک. از آن جمع 20 نفره فکر کنم فقط سه نفر توانستند مدرک پایانی بگیرند. پول و عمر بقیه هم تلف شد به خصوص من که قید دانشگاه را زدم سر آخر سه ترم مشروط حتی نتوانستم یک فوق دیپلم فکسنی بگیرم. پول شهریه هم از بابام گرفتم، خواستم تیغش بزنم و دست تو جیب خودم نکنم. طوری تعریف کردم در کلاس فیلمسازی قبول شدم که انگار آکسفورد قبول شدم. البته اون هم میدانست من حرف مفت میزنم و توصیه به دانشگاه داشت ولی با این حال پول را داد. در مصاحبۀ ورودی اسم کارگردانان و فیلمهایی که در این کتاب نوشته شده بود را برای اساتید مصاحبه گیرنده ردیف کردم و نمرۀ بالایی هم گرفتم؛ بماند که خیلی از این فیلمها را تا همین امروز هم ندیدم. این طرز تفکر برایم چندش آوره که بعضیا دنبال ادا اتوار هستند. طرف با زور فیلم خاص با ریتم کند میبینه با این که هیچی از آن نمیفهمه شروع به پز دادن و روشنفکری میکنه و تاسف میخوره که سطح سلیقۀ مردم مبتذله و دنبال فیلم کمدی هستند و... . طرف مقابل این تفکر هم همین قدر مبتذل که هر کس از جشنوارۀ خارجی جایزه گرفت را سیاه نما و سفارت برو و... میداند. به قول آن لاموت «حقیقت را آن طوری که فهمیدی بیان کن». یه وقت مجید برزگر یکی از کارگردانهای جریان روشنفکری که همشهری هستیم میگفت من عاشق دیدن فیلمفارسی هستم. یا عباس کیارستمی که حوصلۀ فیلم دیدن نداشت و حتی از فیلمهای خودش حوصلهاش سر میرفت یا حاتمی کیا که طرفدار فیلمهای وسترنه.مقدم بر فیلمسازی صداقت این افراد قابل ستایشه. به جای ادا درآوردن با فیلم آن حس واقعی خودت را از فیلم بروز دادن هنره چه بسا آنکه فیلم از نظر معیارهای مختلف مبتذل باشه ولی حال کرده باشی باهاش.نه چون جایزه گرفته، فلانی نقد مثبت نوشته یا دربارۀ امنیت و شهداست و... . و اما از منبر بیام پایین که سر خودم هم درد گرفت. عنوان کتاب گویای همۀ محتوای کتاب هست. کتاب فیلمهای سینماگران روشنفکر و جایزه بگیر را همراه با بعضی نظریات جامعه شناسی مربوطه بررسی کرده. و بیشتر تمرکزش هم بر فیلمهای بعد از انقلاب است مگر در حد اشارهای کوتاه به قبل از آن. کتاب توضیح میدهد فیلم سازی جشنوارهای بعد از انقلاب بود که رشد کرد. اطلاعات خوبی از فیلمسازان هنری ایران و فیلمهایشان میدهد. کسانی که به تاریخ سینمای ایران علاقه دارند کتاب را مطالعه کنند. یک ستاره کمتر دادم به این دلیل که احساس کردم کتاب جایگاه ویژه برای سینماگران جایزه بگیر قائل شده. در صورتی که لزوما جایزه به معنی عالی بودن نیست. در آخر این نظر را مطلوب میدانم «هنر خوب، هنری است که عوام ارتباط بگیرند و خواص تایید کنند» یا یک همچین چیزی. مثل قیصر و گوزنهای مسعود کیمیایی، طوقی علی حاتمی، آژانس شیشهای حاتمی کیا، دایی جان ناپلئون و ناخدا خورشیدِ ناصر تقوایی، قصههای مجیدِ پور احمد و... .
27
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.