یادداشت کتاب خوب

حتی اسبشان نیز: درنگی در حکایت مرکب های کربلا
        در کربلا نگاه‌ها، حرکات و همه نقش‌ها هوشمندانه و دقیق‌اند. در کربلا نیروی اضافی وجود ندارد. در کربلا هیچ‌کس اضافه نیست. عنصر زائد، اضافی، مزاحم و بیکار در کربلای اباعبدالله وجود ندارد. به یک معنا در حادثه عاشورا هیچ‌چیز بی‌دلیل و بی‌معنا نیست. به همان نسبت در «هیئت» که شعاعی از حقیقت کربلای 61 هجری است، این تأمل شایسته است. پدیده‌های اصیل هیئتی، اگر به سخن آیند و پرده از خلوتگه راز ناک و رمزآلود خویش بردارند، ما را به شگفتی و شیفتگی بیشتری خواهند رساند. معارف عاشورایی که نفَسی سر سفره امام حسین(ع) نشسته‌اند، از این ملکوت سرشارند، چراکه اولیای الهی به‌ویژه امام حسین آن‌قدر گستره وجودی دارند که جا دارد اگر هرروز به معرفتی تازه از آن‌ها برسیم، بگوییم انگار امام حسین را نمی‌شناختیم، پس باید دقیق‌تر نگاه کرد. تک‌تک عناصر این پدیده نازنینِ هستی، لبریز سخن است و «حکایت مرکب‌ها» نیز شأنی دارد! «تبارشناسی اسبان در کربلا» در نگاه اول غریب و عجیب می‌نماید، اما با سیر در اطراف این قطعه از تابلوی کربلا نیز به معارف و مطالب قابل‌تأمل و جالبی می‌توان رسید.
      

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.