یادداشت سید یحیی ابراهیمی

چرا تو؟!
        به جرات می‌تونم بگم که از معدود کتاب‌هایی بود که با سختی و زور تمومش کردم! تموم کردنم هم صرفا بابت این بود که بتونم اینجا بدون عذاب وجدان بد و بیراه بگم به کتاب!
نویسنده‌ی باتجربه‌ی ما (که خیلی از آثارش رو خوندم و شخصا اکثرش رو دوست داشتم)، بنا گذاشته بر یک ایده‌ی خرق عادت و با تلفیق دو دوره‌ی زمانی خیلی دور با هم (تلفیق محتوایی، ادبیاتی و حتی تکنیکی)، سعی کرده شرایط تکرارشونده‌ی تاریخ رو از هزار و خرده‌ای سال پیش با امروز تطبیق بده. و ای کاش این کار رو نمی‌کرد!
کتاب از ابتدا تا پایان بسیار گنگ نگارش شده، ضمن اینکه با زبان دو راوی کاملا بی‌ربط بهم این گنگی در روایت چند برابر شده. لحن نقل قول‌ها و روایت‌ها هم کاملا خلط‌شده و بهم‌ریخته‌ست و همین موضوع شکنجه‌ی مطالعه‌ی این اثر بد رو بیشتر می‌کنه. وضع وقتی بدتر میشه که بعد از دو زاویه از دو راوی مختلف، مخاطب انتظار داره که یا راوی جدیدی اضافه بشه یا دو روایت یه نقطه‌ای بهم برسن تا حداقل فرم قصه‌گویی رعایت بشه. اما در کمال ناباوری و البته به نظر من توهین به شعور مخاطب، مواجه می‌شیم با این جمله "آیا این داستان ادامه خواهد داشت؟"!!
واقعا به طور جد و موکدا به جناب حدادپور توصیه می‌کنم هرآنچه در کانال تلگرامی‌شون پست شده رو تبدیل به "کتاب" نکنن که هم برای اعتبار خودشون بده و هم واقعا مخاطب رو سرخورده می‌کنه.
واقعا با خوندن این اثر اذیت شدم، حقیقا سخت گذشت.
      
24

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.