یادداشت سارا حسینی

                تصور کن، پارهٔ تنت را سالهاست که ندیده‌ای و پختن خیال «دوباره دیدنش» در سر، یک جرم بزرگ محسوب شود. دیوار برلین، سالها آدم‌هایی را که عاشق هم بودند، چنین از هم جدا کرد. رمان یک شب فاصله، روایت مبارزهٔ  گرتای نوجوان و خانواده‌اش برای به هم رسیدن است. تلاش برای آزادی، خطرات مرگباری دارد؛ اما گاهی آدم‌ها به جایی می‌رسند که دو راه بیشتر برایشان نمی‌ماند؛ یا مرگ یا آزادی! و دقیقاً در مسیر همین مبارزهٔ تمام قده که ظرفیت‌های وجودی نوع بشر آشکار می‌شود.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.