یادداشت عَلَـویه
1402/11/19
4.1
20
﷽ تا به حال کسی را دیده اید که سه بار دین و آیین خود را تغییر دهد ؟ نه از آن رو که از دین سابق فراری باشد و بخواهد از چهارچوب احکامش رهایی یابد ؛ بلکه هر بار دینی را کامل تر از دین خود می دید و خود را در آغوش دینِ نو می انداخت ... روزبه ؛ جوانِ زرتشتی و نگهبان آتشکده ی شهر جِی وقتی خود را در تاریکی شب اسیر دید دانست که به آتشی نیاز دارد که همیشه همراهش باشد آتشی که برای روشن کردنش نیاز به زغال و مشعل و گرفتنش در دست نباشد آتشی که بی واهمه از باد های سهمگین و قطرات باران همیشه روشن بماند آتشی که گرمابخش قدم ها و نوربخش چشم ها و راهنمای او باشد روزبهی که روزی در میان مردم دیارش جایگاه و مقام داشت و کنار پدر و مادرش آرامش و ثروتی داشت با اراده و تصمیم خود آوارگی بیابان ها را خرید تشنه ی حقیقت بود و ثروت و آرامش نمی توانستند پاسخگوی این نیازش باشند ! فدایشان کرد و بهای خریدِ حقیقت شدند آن ثروت و آرامش ... او به هر آیینی که در می آمد بهترین بود ! زرتشتی مسیحی یا مسلمان.. از فارس تا شام و اورشلیم از فلسطین تا صحراهای حجاز روح که تشنه باشد می شوی چون اسماعیلِ کودک که برای یافتنش هرچه در توان داری خرج میکنی و پا بر زمین میکوبی تا زمزم را از زیر خروارخاکِ صحرای بخیل حجاز و از اوج آسمان ها به روی زمین دعوت کنی ... حال می دانید از که سخن می گویم ؟ از صحابی پیامبر و یار مولا ی ما فخر ما و مایه ی بالیدن ما 🇮🇷 جناب سلمان فارسی 🌿...
(0/1000)
1402/11/21
0