بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت Navid Kalahroudi

                ایران در دهه چهل و پنجاه شمسی شاهد تحولات عمیقی بود. موج ملی گرایی و ناسیونالیسمی که از دوران قاجار آغاز گشته بود و در دوره پهلوی ها وجوه ایدئولوژیک و سازمان یافته پیدا کرده بود به تدریج خودش را در ابعاد مختلفی نمایان می ساخت. مجموعه ای از نهادهای سیاسی-فرهنگی در این دوره شکل گرفتند که انجمن شاهنشاهی حکمت و فلسفه ایران نیز از جمله این نهادها بود. در آن سالها دکتر نصر به عنوان یک فرد دانشگاهی و جوان و پر کار نزد شاه و افراد بلند پایه در دولت جایگاهی پیدا کرده بود و به تدریج به حلقه افراد تاثیر گذار بر شاه نزدیک میشد. نصر که هم دانش آموخته دانشگاه ام.آی.تی بود و هم به فلسفه و علوم و عرفان آشنایی داشت به مدیریت دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و سپس دانشگاه آریامهر گماشته شد و در گذر زمان به تدریج شاگردان و نهادهایی را ایجاد نمود که نقشی اساسی در ترویج تفکرات سنت گرایانه و ضد مدرن را داشتند. یکی از این نهادها که با تمایل فرح پهلوی تشکیل شد همین انجمن بود و به سیاق رویال کالج ها یا کالج های سلطنتی همین نام نیز به این انجمن داده شد. نصر میخواست در جایی برخلاف دانشگاه تهران تعداد کمی دانشجو وجود داشته باشد که با بهترین اساتید به کار عمیق فلسفی بپردازد. با تاسیس این انجمن دانشجویانی به آن راه یافتند که گاه در رشته های تحصیلی مشابه یا همان رشته ها صاحب دکتری بودند‌. مطالعه و تحصیل اساتید و دانشجویان هر دو سطح بالا و در بسیاری موارد هم سطح یکدیگر بود و در این میان یکی از افرادی که نصر به این انجمن وارد کرد هانری کربن نام داشت. کربن در انجمن حکمت و فلسفه پر کار بود و معروف ترین تحقیقاتش در همان زمان با نام اسلام ایرانی منتشر شد. اسلام ایرانی روایت خاص کربن از تشیع، امامت، نبوت و اندیشه ایرانشهری در ایران باستان است. کربن روایت گر نوعی باطنی گری و نگرش عرفانی به دین بود و شریعت را در مجموعه کارهایش کمرنگ میکرد و به باطن و کنه اسلام اهمیت بیشتری می داد. مجموعه پژوهش های کربن در مورد شخصیت های تاریخ اسلام به انتشار کتاب دیگری در همین زمینه انجامید. در مجموع کتاب روایتی است از آنچه کربن دایره نبوت و امامت می خواند. او توضیح می دهد که چگونه باب تشریع پس از آخرین پیامبر بسته می شود اما زمین به حجتی نیازمند است که همان امامان هستند. کربن با اشاره به تفکرات اسماعیلیه به ما نشان می دهد که چگونه امام در برخی مراتب از نظر برخی گروه ها هم شان و حتی برتر از پیامبر است
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.