یادداشت hanieh

hanieh

hanieh

1403/2/29

        عاشق «تعقیب جک قاتل» بودم. این کتابی‌ست که همیشه برام عزیز باقی می‌مونه، دلیل اصلی‌اش هم اینه که فضای تاریک و غم‌انگیز لندن ویکتوریایی و قتل‌های وحشتناک و معماهای آزاردهنده‌شون منو مجذوب خودش کرده بود. اما «شکار شاهزاده دراکولا»، با اون حس رمزآلودش، با افسانه‌هایی که روستایی‌های خرافاتی زمزمه می‌کردن و استادهای به‌ظاهر دیوانه، با فرقه‌های قرون وسطایی و جنگل‌های پوشیده از برف سفید که با خون سرخابی و زوزه‌های وحشتناک لکه‌دار شده بود، دلیله که من جلوی قلم فوق‌العاده‌ی کری منیسکالکو سر تعظیم فرود آوردم.

بعد از اتفاقات غم‌انگیز «تعقیب جک قاتل»، وادزورث و کرسول برای تحصیل در آکادمی پزشکی قانونی و علوم جنایی به رومانی می‌روند. اما این آکادمی پرآوازه رازهای زیادی رو تو خودش پنهان کرده، از راهروها و اتاق‌های تاریک گرفته تا جسدهای به‌طرز وحشتناکی به قتل رسیده که همگی نشون‌دهنده‌ی یه چیزن: بازگشت ارباب خون‌آشام، کسی که به دنبال خونه. اما دنبال خون کی و چرا، اون یه داستان دیگه‌ست. آدری رز که با شواهد ماوراءالطبیعه دست‌وپنجه نرم می‌کنه و با کابوس‌های خودش هم می‌جنگه، باید به دنبال جواب بگرده و به اون‌هایی که قبلاً نابود شدن عدالت رو اجرا کنه، قبل از اینکه خودش به همون سرنوشت دچار بشه. 
در کل، داستانی لذیذ و هولناک، با ترکیبی عالی از تعلیق، وحشت، افسانه‌های رومانیایی و یه عاشقانه‌ی پرشور، «شکار شاهزاده دراکولا» از کتاب قبلی هم بهتر بود و وادزورث و کرسول رو به عنوان یه زوج جدید و جذاب حل‌کننده‌ی جرم تثبیت کرد!
      
21

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.