یادداشت سهیل خرسند
1401/9/15
4.6
4
رئالیسم جادویی؟؟؟ جانمی جان... شاید برای من که با خواندن کتابهای «صدسال تنهایی» عاشق قلم جادوییِ مارکز، «کافکا در ساحل» عاشق قلم مرموز و جذاب موراکامی، «مرشد و مارگریتا» عاشق قلم شیرین و سادهی بولگاکف، «خانه ارواح» عاشق سادگی قلم آلنده و «آئورا» عاشق قلم پیچیده و کمی سنگین فوئنتس شدم، باعث شد شدیدا عاشق این سبک جادویی شوم که با فرهنگها و زندگی بسیاری از مردم دنیا نه تنها جدا نبود بلکه وصلهی محکم و عمیقی خورده... صدالبته در این میان، از نویسندههایی هم که تلاش کردند گامی در مرز دنیای خیال و واقعیت بگذارند نیز خواندم که باعث گاردی در من شده بود که به سادگی به سوی هر نویسندهای نروم، تا اینکه نام «سلمان رشدی» بار دگر پس از سالها سال در رسانهها به میان آمد و به پیشنهاد دوستی کتابخوار، این کتاب را شروع به خواندن کردم. صندلی داغ سلمان رشدی چطور نویسندهای بود؟ در پاسخ به این سوال از حرفی وام میگیرم که در خصوص «یوسا» به کار بردم: او نویسندهایست که از ابتدا تا انتهای داستانش، در هر سطر میدانست که چه دارد مینویسد و در کل کتاب با این حجمش به داستانش مسلط بود. وقتی از یوسا نام بردم به هیچوجه نیت به مقایسه نداشتم و صرفا اشارهام به خاطر تسلط خاص نویسنده به تاریخ و رخدادهای هند و پاکستان قبل و بعد از استقلال و تولد این دو کشور بوده است. قلم سلمان رشدی چگونه است؟ ساده، شیرین و بیآلایش. سلمان رشدی صاحب سبک است؟ به هیچوجه... من او را تحت هیچ شرایطی صاحب سبک نمیدانم، از خواندن هر سطر از کتابش لذت بردم اما به شدت قلمش را تحت تاثیر اساطیر این سبک از جمله مارکز شناختم. البته بیانصافیست که از تفاوتها هم نگویم، اگر او را در دست چپ و مارکز را در دست راستم بگیرم، وزن جادوی قلم مارکز، همچون نشستن فیلی روی الاکلنگ رشدی را همچون موش به هوا پرتاب میکند و اگر قیاس را واقعیتها بدانم بازی کاملا برعکس میشود، و این به طور حتم بر میگردد به موقعیت جغرافیایی و فرهنگهای متفاوتی که این دو نویسنده در آنجا زیستند. گفتار اندر داستان کتاب داستان ساده و سر راست است و اصلا نیت به ورود ماجرا ندارم و بجای نوشتن زیاد، توصیه میکنم خودتان کتاب را بخوانید و از آن لذت ببرید، اما فقط به این اشاره میکنم که داستان را از زبان «سلیم سینایی» میخوانیم... فرزند نیمهشب، فرزند هند، فرزندی که همانند تمام بچههایی که در شب استقلال هند به دنیا آمدند دارای خصوصیتهای مرموزی میگردد تا اینکه... نقلقول نامه "همانطور که در آشپزی مواد از هم مزه میگیرند، انسانها هم به نحوه در وجود هم رخنه میکنند و بر یکدیگر اثر میگذارند." "در هر جنگی، میدان نبرد بیش از سپاهِ طرفین جنگ خسارت میبیند." "اگر همهچیز از پیش مقدر شده باشد، آنگاه زندگی ما انسانها تصادفی نیست و در آنصورت باید دست از هرکاری بکشیم، چون فکر و عمل بیمعنی میشود، چون در هر صورت همهچیز از پیش تعیین شده و بود و نبود ما هیچ فرقی ندارد." "هیچ سلطهای پایدار نیست." "هر بازیای یک نتیجهی اخلاقی دارد، و مار و پله بهتر از هر بازی دیگری به ما میگوید بالای هر نردبان یک مار منتظر آدم است و البته با هر ماری یک نردبان نیز هست که آدم خود را با آن نجات دهد." "سکوت برای خود پژواکی دارد که از پژواک هر صدای دیگری طولانیتر و عمیقتر است." "وقتی عمیقا به شخصی فکر کنید، ممکن است حضور شما را در نزدیکی خود حس کند." "فرار از گذشته امکان ندارد. آدم برای همیشه همانی میماند که در گذشته بوده..." "فقط در فیلمهای بمبئی، عشق بر همه چیز پیروز میشود اما در دنیای واقعی تنها با یک جشن سادهی عروسی نمیشود بر شکافها و دردها پیروز شد و در این میان خوشبین بودن نیز مانند سرطان است." ... کارنامه بدون هرگونه لطف، محبت و ارفاقی پنج ستاره برای این کتاب منظور و ضمن قرار دادن کتاب در لیست کتابهای مورد علاقهام، خواندنش را اولا به دوستانی که همانند من عاشق سبک رئالیسم جادویی هستند و سپس سایر دوستان کتابخوانم پیشنهاد میکنم. دانلود نامه با ذکر این نکته که این کتاب در سال ۱۳۶۳ توسط «مهدی سحابی» در ایران ترجمه گردیده، من فایل پیدیاف نسخه ترجمه توسط ایشان و فایل زبان اصلی کتاب را در کانال تلگرام برایتان آپلود نمودهام و در ادامه لینکش را قرار میدهم. فقط توجه داشته باشید که من فایل پیدیاف کتاب را مطالعه نکردهام و از وضعیت کامل بودن محتوا و یا هرگونه سانسور بیاطلاع هستم اما با توجه به تاریخ ترجمه که بر میگردد به پنج سال پیش از تولد من، میتواند منبعی جهت تطبیق آن با متن انگلیسی برای شما عزیزان باشد. لینک دانلود فایل پیدیاف که با ترجمهی مهدی سحابی https://t.me/reviewsbysoheil/453 لینک دانلود فایل ایپاب به زبان انگلیسی https://t.me/reviewsbysoheil/454 بیست و نهم آبانماه یکهزار و چهارصد و یک
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.