یادداشت ریحانه ملاحسین

                هرکدام از سه پایه ها، کنترل مغز مردم را در زمانی که فقط 14 سال دارند، به دست می گیرند. بعضی از مردم معتقدند که آنها علیه اربابان خود قیام کرده اند و گروه دیگری می گویند آنها وسیله هایی متعلق به موجودات فضایی هستند. اما ویل اصلا مایل به ادامه این روند نیست...

ویل (ویلیام) بدون اینکه بگوید در خانواده ثروتمندی زندگی می کند این موضوع را برای خوانندگان روشن کرد. در ابتدای داستان جمله ای گفته شد که بخشی از آن این بود. «خدمتکار ها به خصوص مالی». و اما هنگامی که کمی داستان پیش رفت، او به این موضوع اشاره کرد که همیشه در خانه غذاهای خیلی خوبی می خورده است. البته لزومی به اینکار از طرف نویسنده نبود و اگر بحث ثروتمند بودن ویل به میان کشیده می شد، قطعا پرت کردن اطلاعات یا چنین چیزی به حساب نمی آمد. با این حال، این روش بیشتر به دل می نشیند.

یکی از دیگر نکات مثبت آن، تشبیهاتی بودند که از نویسنده بر روی کاغذ نشانده بود. در طبیعت تشبیهات است که به درک بهتر خواننده کمک می کنند و در این مورد، به طرز درستی نقش خود را ایفا کردند.

شخصیت پردازی معمولی داشت. از شخصیت ها کاملا بی اطلاع نخواهید بود اما توضیحات خیلی کاملی هم در اختیارتان قرار نخواهد گرفت. با وجود این مورد، از افراد حاضر در داستان، تصوری به وجود می آید که بخشی از آن را خود خواننده به دست می گیرد.

در کل، می توان کوه های سفید را به عنوان یک کتاب خوب و در حد متوسط معرفی کرد اما اگر به دنبال چیزی بیش از این هستید قطعا موارد بهتری وجود خواهند داشت.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.