یادداشت زهرا دشتی

                هنوز زوده در مورد کل داستان قضاوت کنم، باید تا انتهای مجموعه بخونم تا بشه در مورد داستان قضاوت کرد.
نثر اما روانه، سرعت پیش روی خوبه و مثل کتابهای قبلی دارن شان به راحتی می شه جذب فضای داستان شد و با اون همراه شد. ترجمه هم مثل سایر کارهای خانم کریمی خوب بود‌.
اما بخشی از این جلد از کتاب که من رو به فکر برد این بخشش بود:


آقای تال با ملایمت گفت : « توی زندگی ، بعضی ها بدون اینکه خودشان بدانند به سرنوشت خدمت می کنند.نقشه ی زندگی آنها از قبل ریخته شده، ولی خودشان خبر ندارند.من به بی خبری آنها رشک می برم؛ من، افسوس! خیلی بیشتر از آنکه باید بدانم می دانم. دیگران از زندگیشان هر طور بخواهند استفاده می کنند.آزادند که به دلخواه خودشان انتخاب کنند به این راه بروند یا به آن راه. به آزادی آنها حسودیم می شود؛ متاسفانه من طوری توی قید و بندم که هیچ وقت نمی توانم چنین حق انتخاب آزادانه ای داشته باشم.»

 

حماسه کرپسلی – تولد یک قاتل – صفحه 146
        

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.