یادداشت فاطمه سلیمانی ازندریانی

                در یکی از کارگاه¬های داستان¬نویسی سؤالی مطرح شد مبنی بر اینکه مگر نه اینکه اساس داستان بر تخیل است پس واقع¬گرایی چه جایی در داستان دارد. یک سؤال دو وجهی. اول اینکه هنرجوی مورد نظر درک اشتباهی از تخیل داشت و دوم اینکه داستان¬های واقعی را با داستان رئال اشتباه گرفته بود. پاسخ سؤال هنرجوی موردنظر هم دو بخش داشت.
1-	وقتی صحبت از تخیل به میان می¬آید گاهی این شبهه ایجاد می¬شود که تخیل فقط مختص امر غیر واقعی است. مثلاً بال درآوردن قورباغه. این بخش از تخیل نیز در داستان جای منحصر به فرد خود را دارد. اما وقتی از تخیل حرف می¬زنیم منظور نوشتن بر اساس اتفاقاتی است که در خیال نویسنده رخ می¬دهد. مثلاً دعوای زن و شوهری که در واقعیت اتفاق نیفتاده اما نویسنده آن را خلق می¬کند. منشأ این نوع تخیل واقعیت پیرامون ماست. حتی گاهی نویسنده¬ای همان چیزی را می¬نویسد که دقیقاً اتفاق افتاده. اما فرض بر این است که داستان حاصل تخیلات خالق خود است.
2-	داستان رئال یعنی داستانی که مبنی بر واقعیت باشد. همان داستان¬های تخیلی از طلاق، عشق نفرت و... ماجراهایی که حتی اگر مشابهشان را ندیده باشیم باور کنیم که جایی همین اطراف خودمان اتفاق افتاده¬اند. 
اما هنرجویی که درباره او صحبت کردیم گمان کرده بود که داستان رئال یعنی داستانی که عیناً در واقعیت رخ داده. حتی به اشتباه زندگی¬نامه¬ها و موارد مشابه را با داستان رئال اشتباه گرفته بود. البته منظور این نیست که ماجراهای واقعی جایی در داستان ندارند.  گاهی  نویسنده با تلفیق خیال و واقعیت یک داستان خلق می¬کند. یعنی اینکه یک عده افراد خیالی را وارد یک دنیای واقعی می¬کند بدون اینکه مرز خیال و واقعیت برای مخاطب مشخص باشد. « ادواردو» یکی از این کتا¬ب¬هاست. ادواردو آنیلی پسر سناتور آنیلی که به طرز مشکوکی کشته می¬شود. از آنجایی که ادواردو دین اسلام را انتخاب کرده بود، امکان اینکه توسط خانواده خود به قتل رسیده باشد هست. «بهزاد دانشگر» در رمان ادواردو به این موضوع پرداخته. داستان درباره¬ئ عده¬ای مستندساز است که برای تهیه¬ئ مستندی درباره ادواردو راهی ایتالیا می¬شوند. در خلال داستان از زندگی ادواردو هم مطلع می¬شویم. این یکی از بهترین راه¬های نزدیک شدن به سوژه ناشناس است. از آنجایی که اطلاعات زیادی درباره زندگی و مرگ ادواردو موجود نیست، نویسنده از این شیوه استفاده کرده. این یعنی فاصله¬ئ هنرمندانه با سوژه. ما همانقدر از زندگی ادواردو مطلع می¬شویم که گروه مستندساز از او اطلاعات دارند. حتی شاید اطلاعاتی که از ادواردو ارائه می¬دهند اطلاعات موثقی نباشد ولی چون قالب کتاب رمان است و اساس رمان تخیل، نمی¬شود به نویسنده خرده گرفت. او یک ماجرای واقعی را تبدیل به رمان کرده بدون اینکه لازم باشد مرز بین خیال و واقعیت را مشخص کند. 

        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.