یادداشت ملیکا روحانی

                این داستان راجب به دختری است که تمام سرنوشت و هدفش را در دویدن میبیند 
اما اتفاقی وحشتناک باعث قطع یکی از پاهایش میشود و حالا او باید با این دریای خروشان و بهم ریخته ی سرنوشتش با قایق چوبی کوچکی پارو بزند و عبور کند 
اما هیچ وقت نباید امید را فراموش کرد قطعا ستاره های شب همیشه در اسمان نخواهند بود و خورشید و ابر به زودی جایشان را خواهند گرفت 
و جرقه ای تمام قصه را تغییر خواهد داد
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.