یادداشت
1400/9/23
از بین زاویه¬دیدها، من¬راوی یکی از پرطرفدارترین راوی¬ها و زاویه¬دیدهاست. هم از نظر نویسنده و هم از نظر مخاطب. در این زاویه¬ئ دید، مخاطب با راوی داستان احساس نزدیکی و صمیمیت بیشتری می¬کند. به طوری که گویی مخاطب پای صحبت¬های راوی نشسته و راوی اسرار زندگی خودش را برای او روایت می¬کند. اما این من¬راوی گاهی یک راوی پریشان¬گوست. راوی¬ای که ذهن منسجم ندارد و همه¬ئ اتفاقات را آشفته می¬بیند و آشفته روایت می¬کند. درست است که همچنان یک نفر به عنوان راوی از دل داستان، ماجراها و ذهنیات خودش را روایت می¬کند، اما این زاویه¬ئ دید دیگر زاویه¬دیدِ من¬راوی نیست. بلکه تبدیل می¬شود به زاویه¬ئ دید سیال ذهن. ذهن راویِ آشفته¬خیال در این نوع روایت انسجام ندارد و وقایع را با نظم و ترتیب روایت نمی¬کند. ذهن راوی از واقعه¬ای به واقعه¬ئ دیگر و از شخصی به شخص دیگر می¬پرد. وقایعی که شاید حتی به هم ربط هم نداشته باشند. در نهایت مخاطب باید ماجراها را پازل¬وار کنار هم بچیند و سیر وقایع را به دست آورد. گاهی حتی بخشی از این وقایع در عالم داستان اتفاق نیفتاده¬اند و فقط توهمات راوی هستند. یک راویِ پریشان¬خیالِ متوهم. ممکن است که حتی مرزِ بین خیال و واقعیت، توهم و حقیقت کم¬رنگ می¬شود. راوی با این ترفند حقایقی را لابلای توهمات خود پنهان می¬کند. به همین دلیل گاه راوی یک راوی غیر قابل اعتماد می¬شود و مخاطب باید با هوشمندی حقایق و واقعیت¬ها را کشف کند. کتابِ «همه چیز درباره دختر طرخان نهال» اثر مصطفی جمشیدی یکی از کتاب¬هایی است که راوی غیر قابل اعتماد دارد. نهال، راوی داستان و خواهرش طوبی در سن خیلی کم پدر و مادرشان را از دست داده¬اند و زیر بال و پر پدر بزرگ رشد کرده¬اند. ذهن پریشان¬گوی نهال از کودکی تا سال¬های بعد از ازدواج را روایت کرده است. بدون هیچ نظم خاصی. اما نقطه¬ئ عطف داستان ماجرای کشف حجاب و واقعه¬ئ مسجد گوهرشاد است. راوی چه زمانی که قبل از این حادثه را روایت می¬کند و چه زمانی که بعد از این واقعه را روایت می¬کند به نحوی به این ماجرا اشاره می¬کند. گاهی به صورت رمز و راز، اشاره، توهم و رویا، گاهی هم به صورت مستقیم. از نیمه¬ئ دوم داستان به بعد توهمات و رویاهای راوی افزایش پیدا می¬کند. طبق خط سیر داستان، راوی در زمان حادثه، در مسجد گوهرشاد حضور نداشته است، اما با توجه به توهمات و غیرقابل اعتماد بودن او اینطور به نظر می¬رسد که نهال کشت¬وکشتار را از نزدیک لمس کرده است و شاید همین مواجهه باعث پریشان¬گویی او شده است.
2
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.